شمارهٔ ۲۴ - فی الشکوی عن تعویق الاحسان
دی دمی با غمگساری باز می گفتم غمی
از بلای تنگدستی و جفای روزگار
گفت آنکت خواجه می فرمود آیا هیچ داد
گفتم آری داد گفت آخر چه گفتم انتظار
شمارهٔ ۲۳ - فی الاستعطاف من بعض اکابر العصر: ایا شکوفه ی باغ کرم که گاه صریرشمارهٔ ۲۵ - فی الاستیهاب: ای ز تعظیم و تفاخر زده فرّاش ازل
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دی دمی با غمگساری باز می گفتم غمی
از بلای تنگدستی و جفای روزگار
هوش مصنوعی: دیروز لحظاتی را با کسی که تسکین دهنده غمهایم بود گذراندم و از ناراحتیهای ناشی از فقر و مشکلات زندگی صحبت کردم.
گفت آنکت خواجه می فرمود آیا هیچ داد
گفتم آری داد گفت آخر چه گفتم انتظار
هوش مصنوعی: شخصی از خواجه میپرسد که آیا کمکی دریافت کردهاید؟ او پاسخ میدهد بله، کمکی دریافت کردهام. سپس خواجه میپرسد که این کمک چه بوده است؟