شمارهٔ ۶
همچو بالات بگویم سخنی راست تو را
راستی را چه بلائیست که بالاست تو را
تا چه دیدست ز من دیده که هر دم گوید
کاین همه آب رخ از رهگذر ماست تو را
ای که بر گوشهی چشمم زدهای خیمه ز موج
مشو ایمن که وطن بر لب دریاست تو را
پیش لعلت که از او آب گهر میریزد
وصف لؤلؤ نتوان کرد که لالاست تو را
این چه سحرست که در چشم خوشت میبینم
وین چه شورست که در لعل شکرخاست تو را
دل دیوانه چه جائیست که باشد جایت
بر سر و چشمم اگر جای کنی جاست تو را
جان بخواه از من بیدل که روانت بدهم
به جز از جان ز من آخر چه تمناست تو را
ای دل ار راستی از زلف سیاهش طلبی
همه گویند مگر علت سوداست تو را
در رخ شمعی خواجو چو نظر کرد طبیب
گفت شد روشنم این لحظه که صفراست تو را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
همچو بالات بگویم سخنی راست تو را
راستی را چه بلائیست که بالاست تو را
هوش مصنوعی: همچون تو میگویم که سخن صحیحی را برای تو بیان کنم، راستگویی برای تو چه مصیبتی به بار میآورد.
تا چه دیدست ز من دیده که هر دم گوید
کاین همه آب رخ از رهگذر ماست تو را
هوش مصنوعی: چشم تو چه چیزهایی از من دیده که هر لحظه میگوید همهی این زیبایی و جذابیت، ناشی از عبور من از کنار توست.
ای که بر گوشهی چشمم زدهای خیمه ز موج
مشو ایمن که وطن بر لب دریاست تو را
هوش مصنوعی: ای کسی که در گوشه چشمم منزل کردهای، نگران نباش که زندگیات بر آرامش استوار است؛ زیرا سرزمین واقعی تو در کنار دریا قرار دارد و هر لحظه ممکن است تحت تأثیر امواج قرار بگیرد.
پیش لعلت که از او آب گهر میریزد
وصف لؤلؤ نتوان کرد که لالاست تو را
هوش مصنوعی: در برابر زیبایی و جذابیت تو که مانند دُرّ و مروارید است، نمیتوان به خوبی توصیف کرد و فقط باید خاموش ماند، زیرا کلامی در وصف تو کافی نخواهد بود.
این چه سحرست که در چشم خوشت میبینم
وین چه شورست که در لعل شکرخاست تو را
هوش مصنوعی: این چه جادویی است که در چشمان زیبای تو میبینم و این چه هیجانی است که در لبهای شیرین تو حس میکنم.
دل دیوانه چه جائیست که باشد جایت
بر سر و چشمم اگر جای کنی جاست تو را
هوش مصنوعی: دل دیوانه کجا جا دارد؟ اگر تو بخواهی، میتوانی بر سر و چشمانم جا بدهی.
جان بخواه از من بیدل که روانت بدهم
به جز از جان ز من آخر چه تمناست تو را
هوش مصنوعی: از من بخواه که جانم را به تو بدهم، چون چیزی جز جانم را نمیتوانم به تو تقدیم کنم. آخر چه چیزی دیگری برای درخواست از من داری؟
ای دل ار راستی از زلف سیاهش طلبی
همه گویند مگر علت سوداست تو را
هوش مصنوعی: عزیز دل، اگر واقعا خواهان زلف سیاهش هستی، همه میگویند این خواسته تو فقط به خاطر سودی است که میبری.
در رخ شمعی خواجو چو نظر کرد طبیب
گفت شد روشنم این لحظه که صفراست تو را
هوش مصنوعی: وقتی طبیب به صورت خواجو نگاه کرد، گفت که در این لحظه تو به مانند شمعی روشن شدهای و رنگ چهرهات نشاندهنده افسردگی یا بیماری صفراست.
حاشیه ها
1391/09/29 11:11
بزرگمهر
ب9- صفر است }صفراست
1394/10/06 22:01
سینا شاکری
بیت اخر ، صفراست تو را نه صفر است تو را
1396/08/19 06:11
جعفر مصباح
شکرخا ست ترا
1396/08/19 06:11
جعفر مصباح
فتنه ٔ سامریش در دهن شورانگیز
نفس عیسویش در لب شکّرخا بود.
سعدی .
1399/04/01 13:07
محمد
سلام
دوکلمه شکرخاست و صفراست باید بدون فاصله دو بخش کلمه از هم نوشته شود. در این حالت "شکر خاست" شکر خواستن معنی می دهد که غلط بوده و ایجاد کننده شکر صحیح است. "صفر است" نیز در این حالت (( صفر عددی معنی می دهد که غلط بوده و صفرا صحیح می باشد)).
1399/04/01 13:07
محمد
سلام
لطفا اصلاح فرمایید:
غلط درست
میریزد می ریزد
میبینم می بینم
بجز به جز
ایکه ای که