گنجور

شمارهٔ ۵۲

منزلگه جانست که جانان من آنجاست
یا روضه ی خلدست که رضوان من آنجاست
هر دم بدلم می رسد از مصر پیامی
گوئی که مگر یوسف کنعان من آنجاست
پر می زند از شوق لبش طوطی جانم
آری چکنم چون شکرستان من آنجاست
هر چند که دردم نشود قابل درمان
درد من از آنست که درمان من آنجاست
شاهان جهانرا نبُود منزل قربت
آنجا که سراپرده ی سلطان من آنجاست
جائی که عروسان چمن جلوه نمایند
گلرا چه محل چونکه گلستان من آنجاست
بر طرف چمن سرو سهی سر نفرازد
امروز که آن سرو خرامان من آنجاست
بستان دگر امروز بهشتست ولیکن
هر جا که توئی گلشن و بستان من آنجاست
مرغان چمن باز چو من عاشق و مستند
کان نرگس مست و گل خندان من آنجاست
گر نیست وصولم بسراپرده ی وصلت
زینجا که منم میل دل و جان من آنجاست
از زلف تو کوته نکنم دست چو خواجو
زیرا که مقام دل حیران من آنجاست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منزلگه جانست که جانان من آنجاست
یا روضه ی خلدست که رضوان من آنجاست
هوش مصنوعی: جایی که جان من حضور دارد، آنجا منزلگاه واقعی‌ام است. آیا آنجا بهشت است که در آن نعمت و خوشی من وجود دارد؟
هر دم بدلم می رسد از مصر پیامی
گوئی که مگر یوسف کنعان من آنجاست
هوش مصنوعی: هر لحظه پیامی از مصر به دلم می‌رسد، گویی یوسف از سرزمین کنعان آنجاست.
پر می زند از شوق لبش طوطی جانم
آری چکنم چون شکرستان من آنجاست
هوش مصنوعی: پرنده‌ای از شوق لبان طوطی‌گونم به آسمان می‌پرد، و من چه کنم که آن شیرینی و لذت در سرزمین شیرین من است.
هر چند که دردم نشود قابل درمان
درد من از آنست که درمان من آنجاست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دردم به درمان نمی‌رسد، دلیل آن این است که درمان من در جایی است که نمی‌توانم به آن دسترسی پیدا کنم.
شاهان جهانرا نبُود منزل قربت
آنجا که سراپرده ی سلطان من آنجاست
هوش مصنوعی: سلطنت و مقام پادشاهان دنیا در جایی نیست که دل‌نواز و نزدیک به محبوب من باشد؛ زیرا آنجا که خیمه‌ی پادشاه من قرار دارد، مکانی است بس ویژه و قابل احترام.
جائی که عروسان چمن جلوه نمایند
گلرا چه محل چونکه گلستان من آنجاست
هوش مصنوعی: در جایی که عروس‌ها در چمن زیبایی خود را به نمایش می‌گذارند، چه نیازی به گل‌هاست؟ زیرا بهشت من همان‌جا است.
بر طرف چمن سرو سهی سر نفرازد
امروز که آن سرو خرامان من آنجاست
هوش مصنوعی: امروز هیچ درخت زیبایی از زیبایی‌های چمن سر و صدا نمی‌کند، چون آن درخت خوش‌قد و قامت من در آنجا حضور دارد.
بستان دگر امروز بهشتست ولیکن
هر جا که توئی گلشن و بستان من آنجاست
هوش مصنوعی: امروز بستان مانند بهشت است، اما هر جا که تو باشی، همان‌جا گلستان و باغ من است.
مرغان چمن باز چو من عاشق و مستند
کان نرگس مست و گل خندان من آنجاست
هوش مصنوعی: پرندگان چمن مانند من عاشق و مسحور هستند، چرا که در آنجا نرگسی شاداب و گلی خندان وجود دارد که من به آن دل باخته‌ام.
گر نیست وصولم بسراپرده ی وصلت
زینجا که منم میل دل و جان من آنجاست
هوش مصنوعی: اگر نتوانم به شادی و وصال محبوب برسم، از اینجا که من هستم به آنجا که دل و جانم می‌خواهند می‌نگرم.
از زلف تو کوته نکنم دست چو خواجو
زیرا که مقام دل حیران من آنجاست
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی‌های زلف تو هرگز از آن دست نمی‌کشم، زیرا دل سرگشته‌ام در آنجا جای دارد.

حاشیه ها

1389/04/12 13:07
کیمیا

درود بر کلام شیرین خواجو و روحش

1397/02/19 12:05
امیرعباس

سلام در بیت چهارم بین دردم فاصله افتاده

گر نیست وصولم به سراپردهٔ وصلت :(
زینجا که منم میل دل و جان من آنجاست