اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که شهد شکرین تو برد آب نبات
خاک خاک کف پای تو شود آب حیات
هوش مصنوعی: ای کسی که شیرینی تو باعث میشود آبنبات از خاک زیر پایت به آب حیات تبدیل شود.
بشکر خنده ز تنگ شکر شورانگیز
تا شکر ریخته ئی ریخته ئی آب نبات
هوش مصنوعی: لبخندش مانند شکر است که شوری خاصی دارد و مانند آبنباتی است که شیرینیاش به دل مینشیند.
از دل تنگ شکر شور بر آمد روزی
که بر آمد زلب چشمه ی نوش تو نبات
هوش مصنوعی: روز روزی بود که از دل پر از حسرت و تنگی، طعمی شیرین و شکرین بهوجود آمد. این طعم مثل شهد شیرینی است که از لبان تو، مانند چشمهای نورانی، به بیرون میريزد.
گر بخونم بخط خویش برات آوردی
نکشم سر ز خطت زانک بوجهست برات
هوش مصنوعی: اگر تو با خط خودت نامهای برای من بیاوری، من سر از خط تو برنمیدارم، زیرا آن نامه برای من بسیار ارزشمند است.
منکه جز آن فراتم نشود دامنگیر
پیش جیحون سرشکم برود آب فرات
هوش مصنوعی: من فقط به اندازهی آب فرات ارزش دارم و این واقعیت که اشکهایم در آب جیحون جاری میشوند، چیزی از اهمیت من کم نمیکند.
آنچنان در صفت ذات تو حیران شده ام
که نخواهم که رود جز سخن از ذات و صفات
هوش مصنوعی: به قدری در فضائل و ویژگیهای تو غرق شدهام که نمیخواهم جز از خودت و صفاتت صحبت کنم.
در وفا چشم ندارم که ثباتت باشد
که توقع نتوان داشتن از عمر ثبات
هوش مصنوعی: من در وفاداری چشم به ثبات نمیدوزم، زیرا توقع داشتن از عمر تداوم دشوار است.
گرز کوتی بود این نعمت زیبائی را
روی زیبا بنما یک نظر از وجه زکوة
هوش مصنوعی: اگر این نعمت زیبایی مانند گرز محکمی باشد، روی زیبا را به نمایش بگذار و یک نظر به صورت زکوة بینداز.
خواجو از عشق تو چون از سر هستی بگذشت
بوفات آمد و بر خاک درت کرد وفات
هوش مصنوعی: خواجو از عشق تو به اندازهای جانش را فدای تو کرده که پس از مرگ هم به در درت آمده و در آنجا آرام گرفته است.
حاشیه ها
1395/03/19 22:06
امین کیخا
وارون شهد فَنگ می باشد . همان کبست است اما با کمی آسانگیری زهر هم معنا میدهد .
1395/03/19 22:06
امین کیخا
حالا با سه واژه ی poison / toxin / venom در انگلیسی دانشیک رو در رو هستیم که سه برابر دقیق نیاز دارند به نظر من به این همنشان ( ترتیب ) مشکل حل می شود
poison /شرنگ
poisonous /شرنگین
venom / زهر
toxin / ویشین
toxic / ویشیک
detoxification / واویشانش
ویش را از visha در اوستا برداشتم
به معنای زهر .
جناب کیخا،
برای توکسین ، اجازه فرمایید همان" زهرابه " که از برخی تک یاخته ای ها ی بیماریزا میتراود ، بماند .
جا افتاده است و پذیرفته ( و البته با زهر آب اشتباه نخواهد شد)
و توکسیک که" زهر آگین " خواهد بود.
واژه " زهر آلود" را نیز میتوانیم به جای پویزنوس به کار ببریم.
و از برای دتوکسی فی کیشن به گمانم اگر نه سم زدایی
میشود " زهر زدایی ' را پیشنهاد کرد.
به یاد می آورم زهر باد ( باد زهره ) به دیفتری میگفتند
پیشینیان ، یادشان گرامی
با پوزش از گستاخی
1395/04/23 14:06
امین کیخا
شما سرور ما هستید . من گوشی شنوا هستم .سپاسگزارم