گنجور

شمارهٔ ۳۱

لب شیرین تو هر دم شکرانگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
بر سر آمد ز جهان جزع تو در خونخواری
گرچه چشم من دل سوخته خونریزترست
ایکه از تنگ شکر شور بر آورد لبت
هر زمان پسته تنگت شکر آویزترست
همچو سرچشمه ی نوش تو ز بهر سخنم
چشمم از درج عقیقت گهرانگیزترست
نشنود پند توای زاهد تر دامن خشک
هرکش از دُرد مغان دامن پرهیزترست
آتشست این دل شوریده من پنداری
زانک هر چند که او سوخته تر تیزترست
تا هوای گل رخسار تو دارد خواجو
هر شب از بلبل دلسوخته شب خیزترست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لب شیرین تو هر دم شکرانگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
هوش مصنوعی: هر لحظه لب‌های شیرین تو خوشمزه‌تر و جذاب‌تر می‌شوند و موهای محبوبت هر بار زیباتر و دلرباتر به نظر می‌آید.
بر سر آمد ز جهان جزع تو در خونخواری
گرچه چشم من دل سوخته خونریزترست
هوش مصنوعی: براساس زندگی و واقعیت‌هایی که در این دنیا وجود دارد، تنها تو هستی که باعث رنج و درد من می‌شوی. هرچند چشمان من پر از عشق و دل‌سوزی است، اما در عمق وجودم احساسات و دردهایم به مراتب بیشتر از آنچه که به نظر می‌رسد، عمیق و شدید است.
ایکه از تنگ شکر شور بر آورد لبت
هر زمان پسته تنگت شکر آویزترست
هوش مصنوعی: هر زمان که لبان تو شیرینی دلنشینی از خود منتشر می‌کنند، باید بدان که زیبایی و جذابیت تو همچنان بیشتر و بیشتر می‌شود.
همچو سرچشمه ی نوش تو ز بهر سخنم
چشمم از درج عقیقت گهرانگیزترست
هوش مصنوعی: چشم من برای شنیدن سخنان تو، به اندازه‌ی چشمه‌ای سرشار از نوشندگی، درخشان و زیباست.
نشنود پند توای زاهد تر دامن خشک
هرکش از دُرد مغان دامن پرهیزترست
هوش مصنوعی: زاهد، تو نصیحت‌های تو را نمی‌شنود، زیرا کسی که دامنش خشک است و از شراب مغان دوری می‌کند، بیشتر از سایرین به دوری از لذت‌ها و پرهیزها می‌پردازد.
آتشست این دل شوریده من پنداری
زانک هر چند که او سوخته تر تیزترست
هوش مصنوعی: دل من مانند آتش شعله‌ور است و انگار که هر چه بیشتر سوخته باشد، شعله‌اش تندتر و سوزان‌تر خواهد بود.
تا هوای گل رخسار تو دارد خواجو
هر شب از بلبل دلسوخته شب خیزترست
هوش مصنوعی: تا وقتی که چهره‌ی زیبای تو را در یاد دارم، خواجو همه شب بیشتر از بلبل دلداده‌ای که در شب بیدار است، در تنهایی و فراق غمگین است.