شمارهٔ ۲۷۰
چو چشم مست تو می پرستم
چو دُرج لعل تو نیست هستم
بیار ساقی شراب باقی
که همچو چشم تو نیمه مستم
نه خرقه پوشم که باده نوشم
نه خود پرستم که می پرستم
چو می چشیدم ز خود برفتم
چو مست گشتم ز خود برستم
ز دست رفتم مرو بدستان
ز پا فتادم بگیر دستم
منم گدایت مطیع رایت
وگر تو گوئی که نیست هستم
مگو که خواجو چه عهد بستی
بگو که عهد تو کی شکستم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو چشم مست تو می پرستم
چو دُرج لعل تو نیست هستم
هوش مصنوعی: وقتی به چشمان پر از می و مست تو نگاه میکنم، مثل درخشش لعل تو وجودم را گم میکنم و هیچ چیز دیگری برایم باقی نمیماند.
بیار ساقی شراب باقی
که همچو چشم تو نیمه مستم
هوش مصنوعی: لطفاً جامی از شراب بیاور که مانند چشمان تو، مرا نیز در حالتی نیمه مست و غرق در عشق قرار دهد.
نه خرقه پوشم که باده نوشم
نه خود پرستم که می پرستم
هوش مصنوعی: من نه لباس زهد بر تن دارم که شراب بنوشم، و نه خود را میپرستم، بلکه به میپرستی مشغولم.
چو می چشیدم ز خود برفتم
چو مست گشتم ز خود برستم
هوش مصنوعی: وقتی که شراب نوشیدم، به حالت بیخود به وجد آمدم و وقتی مست شدم، از خودم دور شدم.
ز دست رفتم مرو بدستان
ز پا فتادم بگیر دستم
هوش مصنوعی: از دستم رفتی و از پا افتادم، لطفاً دستم را بگیر.
منم گدایت مطیع رایت
وگر تو گوئی که نیست هستم
هوش مصنوعی: من در خدمت تو هستم و به دستورات تو احترام میگذارم، حتی اگر بگویی که من وجود ندارم، باز هم وجود دارم.
مگو که خواجو چه عهد بستی
بگو که عهد تو کی شکستم
هوش مصنوعی: از گفتن اینکه خواجو چه پیمانی بسته است خودداری کن، بلکه بگو که من چه زمانی پیمان تو را شکستم.
حاشیه ها
1391/08/18 17:11
بزرگمهر
نگارش:
ب 3- بدورت } به دورت
ب4 - میخوارانند } می خوارانند