شمارهٔ ۲۶۹
ما مست می لعل روان پرور یاریم
سودا زده ی زلف پریشان نگاریم
بر لعل لبش دست نداریم ولیکن
تا سر بود از دامن او دست نداریم
گر بی بصران شیفته ی نقش و نگارند
ما فتنه ی نوک قلم نقش نگاریم
با روی تو فارغ ز گلستان بهشتیم
با بوی تو مستغنی از انفاس بهاریم
چون نرگس مخمور تو مستان خرابیم
چون مردمک چشم تو در عین خماریم
از آه دل سوخته با نغمه ی زیریم
وز چنگ سر زلف تو با ناله ی زاریم
جان عاریت از لعل تو داریم و بجانت
کان لحظه که تشریف دهی جان بسپاریم
گر زانک دهن باز کند پسته ی خندان
پیش لب لعل تو ازو مغز بر آریم
داریم کناری ز میان تو چو خواجو
لیکن ز میان تو بامّید کناریم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما مست می لعل روان پرور یاریم
سودا زده ی زلف پریشان نگاریم
هوش مصنوعی: ما تحت تأثیر زیبایی و جذابیت یار خود هستیم و به خاطر زلفهای آشفته و دلربای او، دچار خیال و رویا شدهایم.
بر لعل لبش دست نداریم ولیکن
تا سر بود از دامن او دست نداریم
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم به لبهای لعلین او دست بزنیم، اما تا زمانی که سر از دامن او فاصله نگرفته است، دست از او برنمیداریم.
گر بی بصران شیفته ی نقش و نگارند
ما فتنه ی نوک قلم نقش نگاریم
هوش مصنوعی: اگر کسانی که کورند به زیباییها و جلوهها دل باختهاند، ما خود فتنهای هستیم که با نوک قلم تصویر و نقش میسازیم.
با روی تو فارغ ز گلستان بهشتیم
با بوی تو مستغنی از انفاس بهاریم
هوش مصنوعی: با زیبایی تو، از باغ بهشت بینیازیم و با بوی تو، نیازی به هوای بهار نداریم.
چون نرگس مخمور تو مستان خرابیم
چون مردمک چشم تو در عین خماریم
هوش مصنوعی: مانند نرگس مستی که در حال غفلت است، ما نیز در حال بیخودی و مستی به سر میبریم. مثل مردمک چشم تو هستیم که حتی در حالت خوابآلودگی، به تو نظر دارد و به تو وابسته است.
از آه دل سوخته با نغمه ی زیریم
وز چنگ سر زلف تو با ناله ی زاریم
هوش مصنوعی: از درد و اندوهی که در دل دارم، با نغمهای دلنشین میخوانم و از ساز زلف تو، به طور غمانگیزی ناله میکنم.
جان عاریت از لعل تو داریم و بجانت
کان لحظه که تشریف دهی جان بسپاریم
هوش مصنوعی: ما جانمان را به امانت از زیبایی تو داریم و زمانی که تو به ما عزت ببخشی، جان را فدای تو خواهیم کرد.
گر زانک دهن باز کند پسته ی خندان
پیش لب لعل تو ازو مغز بر آریم
هوش مصنوعی: اگر پستهای خندان دهانش را باز کند، ما از آن مغز خوشمزهاش را پیش لبهای لعل تو بیرون خواهیم آورد.
داریم کناری ز میان تو چو خواجو
لیکن ز میان تو بامّید کناریم
هوش مصنوعی: ما از تو فاصله داریم و مثل خواجو در كنار تو هستیم، اما امیدواریم که این فاصله به ما آسیبی نرساند.
حاشیه ها
1399/12/12 20:03
چقدر زیباست این شعر و دریغ دریغ که کسی نیست زیرش حاشیه ای بنویسه. درودم نثار خواجو