گنجور

شمارهٔ ۲۵۹

دلم ربودی و رفتی ولی نمی روی از دل
بیا که جان عزیزت فدای شکل و شمایل
گرم وصول میسّر شود که منزل قربست
کنم مرا دل از خاک آستان تو حاصل
هوایت ار بنهم سر کجا برون کنم از سر
وفایت ار برود جان کجا برون رود از دل
بحق صحبت دیرین که حق صحبت دیرین
روا مدار که گردد چو وعده های تو باطل
فتاد کشتی صبرم ز موج قلزم دیده
بورطه ئی که نه پایانش ممکنست و نه ساحل
نیازمند چنانم که گر بخاک درآیم
ز مهر گلشن رویت برون دمد گلم از گِل
مفارقت متصوّر کجا شود که بمعنی
میان لیلی و مجنون نه مانعست و نه حایل
اگر نظر بحقیقت کنی و غیر نبینی
وصال کعبه چه حاجت بُود بقطع منازل
خلاص جستم ازو طیره گشت و گفت که خواجو
قتیل عشق نجوید رهائی از کف قاتل

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم ربودی و رفتی ولی نمی روی از دل
بیا که جان عزیزت فدای شکل و شمایل
هوش مصنوعی: تو قلبم را ربودی و رفتی، اما نمی‌توانی از دل من بروی. بیا که جان عزیزت فدای زیبایی و ظاهرت است.
گرم وصول میسّر شود که منزل قربست
کنم مرا دل از خاک آستان تو حاصل
هوش مصنوعی: اگر امکان رسیدن به تو فراهم گردد، در مقابل درگاه تو، دلم را از وابستگی به دنیا آزاد می‌کنم.
هوایت ار بنهم سر کجا برون کنم از سر
وفایت ار برود جان کجا برون رود از دل
هوش مصنوعی: اگر عشق تو را به دل بزنم، کجا می‌توانم از وفای تو دست بکشم؟ و اگر جانم برود، کجا می‌تواند از دل من بیرون برود؟
بحق صحبت دیرین که حق صحبت دیرین
روا مدار که گردد چو وعده های تو باطل
هوش مصنوعی: به خاطر دوستی قدیمی، این دوستی را نادیده نگیر؛ زیرا اگر چنین کنی، وعده‌ها و قول‌های تو هم بی‌فایده خواهد شد.
فتاد کشتی صبرم ز موج قلزم دیده
بورطه ئی که نه پایانش ممکنست و نه ساحل
هوش مصنوعی: کشتی صبر من در طوفان چشمانم گرفتار شده است؛ طوفانی که نه انتها دارد و نه به ساحلی می‌رسد.
نیازمند چنانم که گر بخاک درآیم
ز مهر گلشن رویت برون دمد گلم از گِل
هوش مصنوعی: من به قدری به عشق تو نیازمندم که اگر به خاک برسم، گل من از گِل بیرون خواهد آمد و بوی خوش چهره‌ات را خواهد گرفت.
مفارقت متصوّر کجا شود که بمعنی
میان لیلی و مجنون نه مانعست و نه حایل
هوش مصنوعی: جدایی چه معنا دارد وقتی که عشق میان لیلی و مجنون نه مانع و حائلی دارد؟
اگر نظر بحقیقت کنی و غیر نبینی
وصال کعبه چه حاجت بُود بقطع منازل
هوش مصنوعی: اگر واقعاً به حقیقت نگاه کنی و چیزی جز آن را نبینی، برای رسیدن به کعبه (مرکز حق) دیگر نیازی به طیّ مراحل و مسافت‌ها نخواهی داشت.
خلاص جستم ازو طیره گشت و گفت که خواجو
قتیل عشق نجوید رهائی از کف قاتل
هوش مصنوعی: من از آن عشق نجات یافتم، اما او (عشق) به من گفت که خواجو (شاعر) در راه عشق، هرگز از دست قاتل (دلیل درد و رنج) رهایی نمی‌جوید.