شمارهٔ ۲۵۱
زهی زلفت شکسته نرخ سنبل
گلستان رخت خندیده بر گل
رسانده خط بیاقوت تو ریحان
کشیده سر ز کافور تو سنبل
عروسی را که او صاحب جمالست
چه دریابد گرش نبود تجمّل
چو ریش خستگانرا مرهم از تست
مکن در کار مسکینان تغافل
اگر گل را نباشد برگ پیوند
چه سود از ناله ی شبگیر بلبل
بجانت کانک بر جان دارم از غم
نباشد کوه سنگین را تحمّل
اگر عمر منی ایشب برو زود
وگر جزو منی ای غم برو کل
چو از زلفش بدین روز اوفتادم
تو نیز ای شب مکن بر من تطاول
خوشا آن بزم روحانی که هر دم
کند مستی ببادامش تنقّل
منه عود ای بت خوش نغمه از چنگ
که ساغر بانگ می دارد که غلغل
بزن مطرب که مستان صبوحی
ز می مستند و خواجو از تأمل
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی زلفت شکسته نرخ سنبل
گلستان رخت خندیده بر گل
هوش مصنوعی: عجب زلفی که جلوهگری میکند، مانند سنبل در گلستان؛ و زیبایی چهرهات همچون گل است که در حال خندیدن به گلها به نظر میرسد.
رسانده خط بیاقوت تو ریحان
کشیده سر ز کافور تو سنبل
هوش مصنوعی: عطر و بوی خوشی که از وجودت میآید، مانند عطر گل ریحان است و زیباییات به قدری شگفتانگیز است که میتوان آن را با گلهای سنبل مقایسه کرد. این همه زیبایی و عطر از وجود تو ناشی میشود.
عروسی را که او صاحب جمالست
چه دریابد گرش نبود تجمّل
هوش مصنوعی: عروسی که زیبایی دارد، چه به او میرسد اگر تجمل و زیورآلات در کار نباشد؟
چو ریش خستگانرا مرهم از تست
مکن در کار مسکینان تغافل
هوش مصنوعی: تو مانند مرهمی برای کسانی که رنج میکشند، نباش و در مشکلات بیچارهها بیتفاوتی نکن.
اگر گل را نباشد برگ پیوند
چه سود از ناله ی شبگیر بلبل
هوش مصنوعی: اگر گل برگ نداشته باشد، پیوندش چه فایدهای دارد؟ آواز شبانه بلبل هم به آن چه کمکی میکند؟
بجانت کانک بر جان دارم از غم
نباشد کوه سنگین را تحمّل
هوش مصنوعی: برای تو جانم را فدای تو میکنم، چرا که از غمهای زندگی به حدی رسیدهام که تحمل کوه سنگین واقعیتها برایم آسان نیست.
اگر عمر منی ایشب برو زود
وگر جزو منی ای غم برو کل
هوش مصنوعی: اگر تو جزء زندگی من هستی، پس زودتر برو و از من دور شو؛ و اگر فقط غم و اندوه من هستی، پس تمام وجود من را ترک کن.
چو از زلفش بدین روز اوفتادم
تو نیز ای شب مکن بر من تطاول
هوش مصنوعی: وقتی که من به خاطر زلف او به این حالت افتادهام، تو ای شب، بر من زیاد سخت نگیر و طولانی نکن.
خوشا آن بزم روحانی که هر دم
کند مستی ببادامش تنقّل
هوش مصنوعی: بزم روحانی که در آن هر لحظه احساس سرخوشی و شادمانی به انسان دست میدهد، بسیار زیبنده و دلپذیر است. در این فضا، آدمی به آرامش و نشاط میرسد و از زندگی معنوی خود لذت میبرد.
منه عود ای بت خوش نغمه از چنگ
که ساغر بانگ می دارد که غلغل
هوش مصنوعی: ای معشوق، دیگر عود نزن، زیرا صدای شراب در حال نواختن است و سر و صدای لذتبخش دارد.
بزن مطرب که مستان صبوحی
ز می مستند و خواجو از تأمل
هوش مصنوعی: بزن همخوانی نغمههای شاد، زیرا نوشیدنینوشان در بیداری صبحگاهی مست و شاداب هستند و خواجو از فکر و تأمل واندیشگی رها شده است.