شمارهٔ ۲۵۰
ای روان از شکّر تنگ تو شکّر تنگ تنگ
گل بر آورده ز شرم آن رخ گلرنگ رنگ
هست در زنجیر زلف دلربایت دل فراخ
لیک دل همچون دل ریش من دلتنگ تنگ
ناوک چشمت چو یاد آرم ز خون چشم من
لعل پیکانی شود فرسنگ در فرسنگ سنگ
ای بت گلرخ بگردان بادهٔ گلرنگ را
تا برد ز آیینهٔ جانم می چون زنگ زنگ
بلبل دستان سرا را گو بر آر آوای نای
مطرب بلبل نوا را گو بزن در چنگ چنگ
باز چون گلگون می ساقی بمیدان در فکند
ای حریفان برکشید اسب طرب را تنگ تنگ
نام و ننگ ار عاشقی در باز خواجو در رهش
زانکه باشد عشق بازان را ز نام و ننگ ننگ
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای روان از شکّر تنگ تو شکّر تنگ تنگ
گل بر آورده ز شرم آن رخ گلرنگ رنگ
هوش مصنوعی: ای جان، از شیرینی تو به قدری شگفتانگیز است که گلهای خوشرنگ نیز از شرم رنگ رخسار تو به وجود آمدهاند.
هست در زنجیر زلف دلربایت دل فراخ
لیک دل همچون دل ریش من دلتنگ تنگ
هوش مصنوعی: در زنجیر موهای دلربایت، قلب من به شدت احساس میکند که بزرگ و آزاد است، اما در واقع مانند قلب شکستهام، پر از غم و تنگی است.
ناوک چشمت چو یاد آرم ز خون چشم من
لعل پیکانی شود فرسنگ در فرسنگ سنگ
هوش مصنوعی: هنگامی که به یاد نگاه تو میافتم، اشکهایم به گونهای میشود که گویی تیرهای قرمزی هستند که فاصلههای بسیار را زیر پا میگذارند.
ای بت گلرخ بگردان بادهٔ گلرنگ را
تا برد ز آیینهٔ جانم می چون زنگ زنگ
هوش مصنوعی: ای زیبای گلرخ، لطفاً بادهی خوشرنگ را به من بده تا روح من را از غبار و زنگار پاک کند.
بلبل دستان سرا را گو بر آر آوای نای
مطرب بلبل نوا را گو بزن در چنگ چنگ
هوش مصنوعی: پرندهای که در قفس زندگی میکند، از تو خواهش میکند تا آواز خوش و دلانگیز موسیقی را بیاوری و فضای خستهکننده قفس را با نغمههای زیبا پر کنی. از تو میخواهد که با نواختن ساز، لذت و شادی را به این مکان بیاوری.
باز چون گلگون می ساقی بمیدان در فکند
ای حریفان برکشید اسب طرب را تنگ تنگ
هوش مصنوعی: چون ساقی با زیبایی و خوشحالی به میدان آمد، ای دوستان، آماده شوید و اسب شادابی را به جلو برانید.
نام و ننگ ار عاشقی در باز خواجو در رهش
زانکه باشد عشق بازان را ز نام و ننگ ننگ
هوش مصنوعی: در عشق، نام و ننگ اهمیتی ندارد. عاشق واقعی کسی است که در راه عشق به این موضوعات توجهی نمیکند، زیرا در عشق برای عاشقان، اهمیت بیشتری به احساسات و ارتباطات داده میشود تا به راستی و اعتبار اجتماعی.