گنجور

شمارهٔ ۲۴۹

وه چه شیرینست لعل اندرو پنهان نمک
کس نمی بینم که دارد در جهان چندان نمک
اندکی با چشمه ی نوشش بشیرینی شکر
گرچه دارد نسبتی لیکن ندارد آن نمک
می نماید خطّ مشک افشانش از عنبر مثال
می فشاند پسته ی خندانش از مرجان نمک
شد بدور سنبل مشکین او عنبر فراخ
گشت در عهد لب شیرین او ارزان نمک
لعل شکّر پاش گوهر پوش شورانگیز او
درج یاقوتست گوئی وندرو پنهان نمک
ای ز شکر خنده ات صد شور در جان شکر
وی ز شور شکّرت پیوسته در افغان نمک
بر دل بریان من تا کی نمک ریزد غمت
گرچه عیبی نیست ار ریزند بر بریان نمک
درد دل را دوش می جستم دوائی از لبت
گفت خواجو کی جراحت را بود درمان نمک
تا بود در چشمم آن لب خواب چون آید مرا
زانک گوئی دارم اندر دیده ی گریان نمک

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وه چه شیرینست لعل اندرو پنهان نمک
کس نمی بینم که دارد در جهان چندان نمک
هوش مصنوعی: چه شیرینی دارد آن گوهر قرمزی که در دل پنهان است، زیرا هیچ‌کس را در دنیا نمی‌بینم که اینقدر جذاب و دلربا باشد.
اندکی با چشمه ی نوشش بشیرینی شکر
گرچه دارد نسبتی لیکن ندارد آن نمک
هوش مصنوعی: با کمی از آب شیرین چشمه‌اش می‌توان شکر را به دست آورد، هرچند که شکر و نمک ارتباطی با هم دارند، اما آن شیرینی، آن تلخی را ندارد.
می نماید خطّ مشک افشانش از عنبر مثال
می فشاند پسته ی خندانش از مرجان نمک
هوش مصنوعی: خطی که به زیبایی و با رنگی شبیه به مشک طراحی شده، مانند عطر و بوی عنبر است. همچنین، خوشحالی و سرزندگی او که مانند پسته‌ای سرخوش می‌درخشد، به مرجان تشبیه شده است.
شد بدور سنبل مشکین او عنبر فراخ
گشت در عهد لب شیرین او ارزان نمک
هوش مصنوعی: به دور سنبل خوشبوی او، عطر عنبر گسترش یافت و در زمان لب‌های شیرین او، نمک به ارزانی رسیده است.
لعل شکّر پاش گوهر پوش شورانگیز او
درج یاقوتست گوئی وندرو پنهان نمک
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت چیزی اشاره می‌کند که به‌صورتی جاذب و دلنشین است. او از رنگ و درخشندگی آن به مانند جواهراتی چون لعل و یاقوت سخن می‌گوید و احساس شور و هیجانی که از آن سرچشمه می‌گیرد را توصیف می‌کند. در انتها، به نوعی از نمک اشاره می‌شود که در واقع ویژگی‌های خاص و مخفی بسیاری دارد. به طور کلی، این متن بر زیبایی و جذابیت چیزی تأکید دارد که تأثیر عمیقی بر روح و احساسات می‌گذارد.
ای ز شکر خنده ات صد شور در جان شکر
وی ز شور شکّرت پیوسته در افغان نمک
هوش مصنوعی: ای تو با لبخند شیرینت شور و نشاط را به جان من می‌آوری، همچنان که شور و شوق تو همواره در آواز نمکینت جاری است.
بر دل بریان من تا کی نمک ریزد غمت
گرچه عیبی نیست ار ریزند بر بریان نمک
هوش مصنوعی: دل من همیشه در حال سوختن است و تا کی باید غم تو بر آن نمک بزند؟ هرچند این اشکالی ندارد که بر دل سوخته نمک بپاشند.
درد دل را دوش می جستم دوائی از لبت
گفت خواجو کی جراحت را بود درمان نمک
هوش مصنوعی: در جستجوی تسکینی برای دل دردهایم بودم، ولی از زبان تو شنیدم که هیچ درمانی برای زخم دل وجود ندارد و نمک به عنوان درد را بیشتر می‌کند.
تا بود در چشمم آن لب خواب چون آید مرا
زانک گوئی دارم اندر دیده ی گریان نمک
هوش مصنوعی: هرگاه آن لب خواب‌آور هنوز در چشمم باقی باشد، به من چه خواهد آمد، زیرا گویی در چشمان گریانم نمک هست.