گنجور

شمارهٔ ۲۴۴

چو حرفی بخوانی ز طومار عشق
شود منکشف بر تو اسرار عشق
بیار آب حسرت که جز سیم اشک
روان نیست نقدی ببازار عشق
نشانم ز کنج صوامع مجوی
که شد منزلم کوی خمّار عشق
تلف گشت عمرم در ایام مهر
بدل گشت دلقم بزنّار عشق
بیا تا چو بلبل بهنگام صبح
بنالیم بر طرف گلزار عشق
کسانی که روزی نگشتند اسیر
چه دانند حال گرفتار عشق
بخوانی سواد سویدای دل
اگر بر تو خوانند طومار عشق
مکن عیب خواجو که ارباب عقل
نباشند واقف بر اطوار عشق

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو حرفی بخوانی ز طومار عشق
شود منکشف بر تو اسرار عشق
هوش مصنوعی: وقتی که درباره عشق صحبت کنی، رازهای آن برایت آشکار می‌شود.
بیار آب حسرت که جز سیم اشک
روان نیست نقدی ببازار عشق
هوش مصنوعی: برای عشق، تنها حسرت و غمی وجود دارد که مانند اشک از چشمان می‌ریزد و نه ظاهری از آن به دست می‌آید. در این بازار عشق، چیزی به جز این احساس عمیق و دردناک نیست.
نشانم ز کنج صوامع مجوی
که شد منزلم کوی خمّار عشق
هوش مصنوعی: به من نگو که در جستجوی نشان و نشانه‌ای از عزلت‌گاه‌ها و مکان‌های دور باشی، زیرا خانه‌ من در کوچه عشق و محبت است.
تلف گشت عمرم در ایام مهر
بدل گشت دلقم بزنّار عشق
هوش مصنوعی: عمر من در روزهای محبت هدر شد و لباس من به خاطر عشق به زنجیر کشیده شده است.
بیا تا چو بلبل بهنگام صبح
بنالیم بر طرف گلزار عشق
هوش مصنوعی: بیایید مانند بلبل در صبح زود، در کنار گل‌ها برای عشق و احساساتمان ناله کنیم و از زیبایی‌ها بگوییم.
کسانی که روزی نگشتند اسیر
چه دانند حال گرفتار عشق
هوش مصنوعی: افرادی که هرگز در عشق گرفتار نشده‌اند، نمی‌توانند حال و وضعیت عاشقان را درک کنند.
بخوانی سواد سویدای دل
اگر بر تو خوانند طومار عشق
هوش مصنوعی: اگر بخوانی آنچه در دل به شدت می‌خواهی، حتی اگر کسی برایت داستان عشق را بگوید، تأثیری بر تو نخواهد داشت.
مکن عیب خواجو که ارباب عقل
نباشند واقف بر اطوار عشق
هوش مصنوعی: عیب‌جویی از خواجو را نکن، زیرا افرادی که درک درستی از عشق دارند، کم هستند.