گنجور

شمارهٔ ۲۴۳

ای برده عارضت بلطافت ز مه سبق
دل غرق خون دیده ز مهر رخت شفق
خورشید بر زمین زده پیش رخت کلاه
ریحان در آب شسته ز شرم خطت ورق
دینار جسته از زر رخسار من طلا
وانگاه از درست رخم کرده سکّه دق
اشک منست یا می گلرنگ در قدح
یا روی تست یا گل خود روی بر طبق
مه را بهیچ وجه نگویم که مثل تست
با جبهه ی پر آبله و روی پر بهق
دانی که چیست قطره باران نوبهار
ابر از حیای دیده ی ما می کند عرق
من بعد ازین دیار بکشتی گذر کنند
ما را گر آب دیده بماند برین نسق
پیوسته بی تو مردم بحرین چشم من
در باب آب دیده روان می کند سبق
خواجو خرد که واضع قانون حکمتست
در پیش منطق تو نیارد زدن نطق

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای برده عارضت بلطافت ز مه سبق
دل غرق خون دیده ز مهر رخت شفق
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا روی تو، لطافتی چون ماه داری، چشمانم از عشق تو گریان و دل غمزده‌ام مانند افق سرخ پس از غروب خورشید است.
خورشید بر زمین زده پیش رخت کلاه
ریحان در آب شسته ز شرم خطت ورق
هوش مصنوعی: خورشید در مقابل چهره تو کلاه ریحان را بر زمین گذاشته و ورق‌ها که در آب شسته شده‌اند، از شرم زیبایی تو است.
دینار جسته از زر رخسار من طلا
وانگاه از درست رخم کرده سکّه دق
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و درخشش چهره‌اش اشاره می‌کند که مانند سکه‌ای از طلا می‌درخشد. او همچنین به این نکته اشاره دارد که چهره‌اش به قدری زیباست که توجه‌ها را جلب می‌کند و باعث می‌شود که دیگران مانند سکه‌ای نقره‌ای به او نگاه کنند. این تصویر به خوبی احساس جذابیت و زیبایی را منتقل می‌کند.
اشک منست یا می گلرنگ در قدح
یا روی تست یا گل خود روی بر طبق
هوش مصنوعی: این جمله به بیان احساسات عمیق و درونی فرد اشاره دارد. شاعر احتمالاً در حال مقایسه اشک‌ها و غم‌های خود با زیبایی گل و شراب است. او همچنین به زیبایی چهره کسی اشاره می‌کند که مورد محبت اوست، و این زیبایی می‌تواند باعث به وجود آمدن احساسات مختلف در او شود. به طور کلی، این متن درباره جستجوی زیبایی و عشق و تاثیر این احساسات بر روح و جان انسان صحبت می‌کند.
مه را بهیچ وجه نگویم که مثل تست
با جبهه ی پر آبله و روی پر بهق
هوش مصنوعی: من هرگز به مه نمی‌گویم که شبیه توست، با چهره‌ای که پر از زخم و آفتاب‌سوخته است.
دانی که چیست قطره باران نوبهار
ابر از حیای دیده ی ما می کند عرق
هوش مصنوعی: می‌دانی که باران بهاری چه تأثیری دارد؟ ابرها از شرم و خجالت چشمان ما، قطره‌قطره می‌بارند.
من بعد ازین دیار بکشتی گذر کنند
ما را گر آب دیده بماند برین نسق
هوش مصنوعی: بعد از این، کسانی که از این سرزمین می‌گذرند، اگر اشکی از ما باقی بماند، آن را به خاطر این محنت خواهند دید.
پیوسته بی تو مردم بحرین چشم من
در باب آب دیده روان می کند سبق
هوش مصنوعی: همواره به یاد تو، در بحرین، چشمان من مانند آب، اشک می‌ریزند و به سرعت جاری می‌شوند.
خواجو خرد که واضع قانون حکمتست
در پیش منطق تو نیارد زدن نطق
هوش مصنوعی: خواجو به خرد و دانایی اشاره می‌کند که در فلسفه و حکمت قاعده‌گذار است، اما در مقابل منطق تو، نمی‌تواند کلامی بگوید. به این معنا که خرد و حکمت شاید در یک مقام بالاتر از منطق قرار دارند و نمی‌توانند به راحتی با منطقی که تو بیان می‌کنی، هماهنگ شوند.