گنجور

شمارهٔ ۲۱۷

ز لعل عیسویان قصّه مسیحا پرس
ز چین زلف بتان معنی چلیپا پرس
اگر ملامتت از سرگذشت ما نبود
سرشک ما نگر و ماجرای دریا پرس
دل شکسته مجنون ز زلف لیلی جوی
حدیث مستی وامق ز چشم عذرا پرس
بهای یوسف کنعان اگر نمی دانی
عزیز من برو از دیده ی زلیخا پرس
حکایت لب شکر فشان زمن بشنو
حلاوت شکر از طوطی شکرخا پرس
چو هر سخن که صبا نقش می کند با دوست
بیان حسن گل از بلبلان شیدا پرس
کمال طلعت زیبا و لطف منظر خویش
گرت در آینه روشن نگشت از ما پرس
شب دراز بمژگان ستاره می شمرم
ورت زمن نکند باور از ثریا پرس
گهی که از لب لعلت سخن کند خواجو
بیا در آندم و از قصّه مسیحا پرس

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز لعل عیسویان قصّه مسیحا پرس
ز چین زلف بتان معنی چلیپا پرس
هوش مصنوعی: از زیبایی‌های عیسی (عیسویان) بپرس و درباره شفا و رحمت او سوال کن. همچنین از نقش زلف‌های معشوق بپرس که چه معنایی در زندگی دارد.
اگر ملامتت از سرگذشت ما نبود
سرشک ما نگر و ماجرای دریا پرس
هوش مصنوعی: اگر انتقادت به خاطر گذشته‌امان نیست، به اشک‌های ما نگاه کن و از ماجرای دریا بپرس.
دل شکسته مجنون ز زلف لیلی جوی
حدیث مستی وامق ز چشم عذرا پرس
هوش مصنوعی: دل شکسته مجنون از زیبایی‌های موی لیلی و روایات عشق و جنونش سخن می‌گوید و همچنین از چشم‌های عذرا می‌پرسد و به دنبال داستان‌های پر از شوق و درد است.
بهای یوسف کنعان اگر نمی دانی
عزیز من برو از دیده ی زلیخا پرس
هوش مصنوعی: اگر نمی‌دانی یوسف کنعان چه بهایی دارد، عزیزم، برو و از زلیخا بپرس که چقدر او را دوست داشته است.
حکایت لب شکر فشان زمن بشنو
حلاوت شکر از طوطی شکرخا پرس
هوش مصنوعی: داستان لبان شیرین و خوشمزه‌ام را بشنو. برای درک شیرینی عسل، از طوطی‌ای که قند و شکر می‌خورد سوال کن.
چو هر سخن که صبا نقش می کند با دوست
بیان حسن گل از بلبلان شیدا پرس
هوش مصنوعی: هر بار که نسیم بهار چیزی زیبا را نشان می‌دهد، با دوستان از گل‌های زیبا و عاشقانه بلبل‌ها بپرسید.
کمال طلعت زیبا و لطف منظر خویش
گرت در آینه روشن نگشت از ما پرس
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت چهره‌ات در آینه به خوبی نمایان نشده است، از ما بپرس تا بگوییم چطور می‌توانی آن را بهتر ببینی.
شب دراز بمژگان ستاره می شمرم
ورت زمن نکند باور از ثریا پرس
هوش مصنوعی: در این شب طولانی، با مژگان خود ستاره‌ها را می‌شمارم و از تو می‌خواهم که از ثریا بپرسی که آیا به من اعتقاد دارد یا نه.
گهی که از لب لعلت سخن کند خواجو
بیا در آندم و از قصّه مسیحا پرس
هوش مصنوعی: گاهی که زبانت مانند لعل شیرین سخن می‌گوید، خواجو، بیایید و در آن لحظه از داستان مسیحا سؤال کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۳۴ به خوانش حمیدرضا محمدی