گنجور

شمارهٔ ۱۴۸

آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد
چه خطا رفت که ابروش دگر چین دارد
نافه ی مشگ ز چین خیزد و آن ترک ختا
ای بسا چین که در آن طرّه ی مشگین دارد
دل غمگین مرا گرچه بتاراج ببرد
شادمانم که وطن در دل غمگین دارد
عجب از چشم کماندار تو دارم که مقیم
مست خفتست و کمان بر سر بالین دارد
ای خوشا آهوی چشمت که بهر گوشه که هست
خوابگه برطرف لاله و نسرین دارد
مرغ دل کز سر زلفت نشکیبد نفسی
بازگوئی هوس جنگل شاهین دارد
گرچه فرهاد بتلخی ز جهان رفت ولیک
همچنان شور شکر خنده ی شیرین دارد
دل گمگشته ز چشم تو طلب می کردم
کرد اشارت بسر زلف سیه کاین دارد
خواجو از چشمه ی نوشت چو حکایت گوید
همه گویند سخن بین که چه شیرین دارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد
چه خطا رفت که ابروش دگر چین دارد
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا که ظالم است و سختگیری می‌کند، نمی‌دانم چه خطایی کرده که حالا ابرویش به این شکل است.
نافه ی مشگ ز چین خیزد و آن ترک ختا
ای بسا چین که در آن طرّه ی مشگین دارد
هوش مصنوعی: عطر مشک از چین به مشام می‌رسد و آن ترک ختا، ای کاش، در آنجا چقدر چین‌هایی وجود دارد که گیسوی مشکی دارد.
دل غمگین مرا گرچه بتاراج ببرد
شادمانم که وطن در دل غمگین دارد
هوش مصنوعی: دل غمگین من هرچند که آسیب ببیند، اما من خوشحالم که کشورم در دل خود غم و اندوه دارد.
عجب از چشم کماندار تو دارم که مقیم
مست خفتست و کمان بر سر بالین دارد
هوش مصنوعی: من از چشمان تو که مانند کماندار است حیرت‌زده‌ام، زیرا که در حالی که مست و خواب‌آلود است، کمانش را بر سر بالینش گذاشته است.
ای خوشا آهوی چشمت که بهر گوشه که هست
خوابگه برطرف لاله و نسرین دارد
هوش مصنوعی: ای کاش آهوی چشمانت که همواره در هر گوشه، مکان آرامش را در کنار گل‌های لاله و نسرین پیدا کند.
مرغ دل کز سر زلفت نشکیبد نفسی
بازگوئی هوس جنگل شاهین دارد
هوش مصنوعی: پرنده دل که از زیبایی‌های تو نفس نمی‌کشد، آرزوی آزادی و پرواز در جنگل را دارد.
گرچه فرهاد بتلخی ز جهان رفت ولیک
همچنان شور شکر خنده ی شیرین دارد
هوش مصنوعی: اگرچه فرهاد از دنیا رفته و تلخی‌های زندگی را تجربه کرده، اما هنوز هم شوری در دلش برقرار است و لبخند شیرینش ادامه دارد.
دل گمگشته ز چشم تو طلب می کردم
کرد اشارت بسر زلف سیه کاین دارد
هوش مصنوعی: دل گم شده‌ام را از چشم تو طلب می‌کردم و اشاره‌ات با زلف سیاهت را می‌دیدم که این زیبایی را دارد.
خواجو از چشمه ی نوشت چو حکایت گوید
همه گویند سخن بین که چه شیرین دارد
هوش مصنوعی: خواجو وقتی از چشمه‌ی نوشت و داستان‌ها صحبت می‌کند، همه متوجه می‌شوند که چه شیریـن و دلنشین است.