شمارهٔ ۱۳۴
در آن مجلس که جام عشق نوشتند
کجا پند خردمندان نیوشند
خداوندان دانش نیک دانند
که مدهوشان خداوند هوشند
خوشا وقتی که مستان جام نوشین
بیاد چشمه ی نوش تو نوشند
مکن قصد من مسکین که خوبان
چنین در خون مسکینان نکوشند
برون از زلف و رخسارت ندیدم
که بر مه سنبل مه پوش پوشند
هنوزت جاودان در عین سحرند
هنوزت هندوان عنبر فروشند
مگو خواجو که مرغان ضمیرم
زمستی همچو بلبل در خروشند
نگر کازادکان گر ده زبانند
چو سوسن جمله گویای خموشند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در آن مجلس که جام عشق نوشتند
کجا پند خردمندان نیوشند
هوش مصنوعی: در آن جمعی که عشق را تعریف کردند، جا برای نصیحتهای حکیمان وجود ندارد.
خداوندان دانش نیک دانند
که مدهوشان خداوند هوشند
هوش مصنوعی: دانشمندان واقعی میدانند که افرادی که در حالت گیجی و حیرت هستند، در واقع درک عمیقتری از حقایق دارند.
خوشا وقتی که مستان جام نوشین
بیاد چشمه ی نوش تو نوشند
هوش مصنوعی: چه خوب است وقتی که شادمانان با نوشیدنی دلپذیر، به چشمهی شیرین تو بیایند و از آن بنوشند.
مکن قصد من مسکین که خوبان
چنین در خون مسکینان نکوشند
هوش مصنوعی: به دیگران نرنج، زیرا انسانهای نیکو به کسانی که در تنگنا هستند، آزار نمیرسانند.
برون از زلف و رخسارت ندیدم
که بر مه سنبل مه پوش پوشند
هوش مصنوعی: من هیچ چیز زیبایی که از زلف و چهرهات فراتر باشد ندیدهام، مانند اینکه بر روی ماه سنبلها را بپوشانند.
هنوزت جاودان در عین سحرند
هنوزت هندوان عنبر فروشند
هوش مصنوعی: تو هنوز هم در دل زیبایی و جاذبههای سحرآور هستی، و هنوز هم به عنوان یک موجود ارزشمند و خوشبو در نظر گرفته میشوی.
مگو خواجو که مرغان ضمیرم
زمستی همچو بلبل در خروشند
هوش مصنوعی: نگو خواجو که افکار من مانند پرندگان درونم، بهاری و شاداب هستند و همچون بلبلان در حال شعرخوانی و سر و صدا هستند.
نگر کازادکان گر ده زبانند
چو سوسن جمله گویای خموشند
هوش مصنوعی: به دقت به فرزندان نگاه کن، اگرچه در ظاهر بیصدا هستند، اما مانند گلهای سوسن با زیبایی و ظرافتهای خود، همگی داستانها و احساسات درونیشان را بیان میکنند.

خواجوی کرمانی