گنجور

شمارهٔ ۱۳۰

زهی لعل تو درّ درج منضود
عذارت آتش و زلف سیه دود
میانت چون تنم پیدای پنهان
دهانت چون دلم معدوم موجود
مریض عشق را درد تو درمان
اسیر شوق را قصد تو مقصود
چرا کردی بقول بدسگالان
طریق وصل را یکباره مسدود
گناه از بنده و عفو از خداوند
تمنا از گدا وز پادشه جود
فکندی با قیامت وعده وصل
خوشا روزی که باشد روز موعود
خلاف عهد و قطع مهر و پیوند
میان دلبران رسمیست معهود
روان کن ای نگار آتشین روی
زلالی آتشی زان آب معقود
زمن بشنو نوای نغمه ی عشق
که خوش باشد زبور از لفظ داود
بود حکمت روان بر جان خواجو
که سلطانست ایاز و بنده محمود

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی لعل تو درّ درج منضود
عذارت آتش و زلف سیه دود
هوش مصنوعی: ای لعل زیبای تو، مانند درّ گرانبهایی است که در دست نگهداری شده، اما عذابت چون آتش سوزان و زلف سیاه تو چون دودی غلیظ است.
میانت چون تنم پیدای پنهان
دهانت چون دلم معدوم موجود
هوش مصنوعی: تو مانند بدنی هستی که من در آن هستم، و دهانت همانند قلب من است که برایم وجودی ندارد ولی حسش می‌کنم.
مریض عشق را درد تو درمان
اسیر شوق را قصد تو مقصود
هوش مصنوعی: عاشقانی که به عشق دچار شده‌اند، دردشان تنها با محبت تو تسکین می‌یابد و کسانی که در شوق و آرزو به سر می‌برند، تنها با حضور و هدف تو به آرامش می‌رسند.
چرا کردی بقول بدسگالان
طریق وصل را یکباره مسدود
هوش مصنوعی: چرا راه ارتباط و وصال را به یکباره مانند بدسگالان بر سر من بستی؟
گناه از بنده و عفو از خداوند
تمنا از گدا وز پادشه جود
هوش مصنوعی: بنده ممکن است مرتکب خطا شود، اما خداوند همیشه آماده بخشش است. درخواست و تمنا از کسی که نیازمند است و همچنین از پادشاهی که بخشش و سخاوت دارد.
فکندی با قیامت وعده وصل
خوشا روزی که باشد روز موعود
هوش مصنوعی: تو در روز قیامت وعده‌ی وصال را به من دادی، چه خوب روزی خواهد بود که آن روز موعود فرا برسد.
خلاف عهد و قطع مهر و پیوند
میان دلبران رسمیست معهود
هوش مصنوعی: این بیت به شکستن عهد و روابط نزدیک میان عاشقان اشاره دارد و بیانگر این است که در دنیای محبت و عشق، چنین رفتارهایی به امری پذیرفته شده و رایج تبدیل شده است. در واقع، وفاداری و پیوندهای عاطفی در میان دلبران با تزلزل و شکست مواجه است.
روان کن ای نگار آتشین روی
زلالی آتشی زان آب معقود
هوش مصنوعی: ای معشوق با چهره‌ای درخشان و زیبا، روانم را به آتش بیفراز، چرا که زیبایی تو همچون آبی زلال است که در آن آتش ته نشین شده است.
زمن بشنو نوای نغمه ی عشق
که خوش باشد زبور از لفظ داود
هوش مصنوعی: از من بشنو صدای موسیقی عشق را که این آواز، زیبا و دل‌انگیز است مانند آواز داود.
بود حکمت روان بر جان خواجو
که سلطانست ایاز و بنده محمود
هوش مصنوعی: خواجو دارای حکمت و دانشی عمیق است، چرا که در زندگی‌اش می‌داند که مقام و منزلت می‌تواند مانند رابطه‌ای باشد که میان یک سلطان و بنده وجود دارد.