گنجور

شمارهٔ ۱۱۷

دوش کز طوفان اشکم آب دریا رفته بود
از گرستن دیده نتوانست یک ساعت غنود
مردم چشم مرا خون دل از سر می گذشت
گرچه کار دیده از خونابه ی دل می گشود
آه آتش بار من هر دم بر آوردی چو باد
از نهاد نه رواق چرخ دود اندود دود
صدمه ی غوغای من ستر کواکب می درید
صیقل فریاد من زنگار گردون می زدود
از دل آتش می زدم در صدره ی خارای کوه
زانسبب کوه گرانم دل گرانی می نمود
هر نفس آهم ز شاخ سدره آتش می فروخت
هر دم افغانم کلاه از فرق فرقد می ربود
مطرب بلبل نوای چرخ می زد بر رباب
هر ترنم کز ترنم ساز طبعم می شنود
بخت بیدارم در خلوت بزد کای بی خبر
دولت آمد خفته ئی برخیز و در بگشای زود
من ز شادی بیخود از خلوتسرا جستم برون
سروری دیدم که فرقش سطح گردون می بسود
کار خواجو یافت از دیدار میمونش نظام
انتظاری رفت لیکن عاقبت محمود بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش کز طوفان اشکم آب دریا رفته بود
از گرستن دیده نتوانست یک ساعت غنود
هوش مصنوعی: دیشب در پی طوفان اشک‌هایم، مانند آب دریا، چشمانم از شدت گرسنگی نتوانست یک ساعت هم بخوابد.
مردم چشم مرا خون دل از سر می گذشت
گرچه کار دیده از خونابه ی دل می گشود
هوش مصنوعی: مردم به خاطر مشکلاتی که برایم ایجاد کردند، باعث شدند که من دچار غم و اندوه شوم. با این حال، حتی در چنین شرایطی، آنچه می‌دیدم و تجربه می‌کردم، می‌توانست راهی برای بیان احساسات عمیقم باشد.
آه آتش بار من هر دم بر آوردی چو باد
از نهاد نه رواق چرخ دود اندود دود
هوش مصنوعی: ای آتش دل من، هر لحظه فریاد می‌زند، همان‌طور که باد از میان وجودم می‌وزد. نه سایه‌ای از چرخ زندگی می‌تواند بر این دودی که بر افراشته‌ام سایه افکند.
صدمه ی غوغای من ستر کواکب می درید
صیقل فریاد من زنگار گردون می زدود
هوش مصنوعی: آشوب و غوغای من آن‌قدر شدید بود که ستاره‌ها را شکاف می‌زد و فریاد من آن‌چنان تأثیرگذار بود که زنگار آسمان را از بین می‌برد.
از دل آتش می زدم در صدره ی خارای کوه
زانسبب کوه گرانم دل گرانی می نمود
هوش مصنوعی: از دل آتش به سمت قله‌های کوه زدم و به خاطر همین، احساس سنگینی و فشار در دلم بیشتر می‌شد.
هر نفس آهم ز شاخ سدره آتش می فروخت
هر دم افغانم کلاه از فرق فرقد می ربود
هوش مصنوعی: هر بار که نفس می‌زنم، مانند شعله‌ای از آتش شعله‌ور می‌شوم و هر لحظه، ناله‌ام به گونه‌ای است که گویی کلاهم را از سرم برمی‌دارد.
مطرب بلبل نوای چرخ می زد بر رباب
هر ترنم کز ترنم ساز طبعم می شنود
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که بلبل (نماد عشق و زیبایی) در حال نواختن موسیقی است و هر صدایی که از ساز او به گوش می‌رسد، تأثیری عمیق بر روح و روان شاعر می‌گذارد. شاعر از این صداها لذت می‌برد و آن‌ها را به خوبی احساس می‌کند.
بخت بیدارم در خلوت بزد کای بی خبر
دولت آمد خفته ئی برخیز و در بگشای زود
هوش مصنوعی: سرنوشت خوب من در تنهایی به من هشدار می‌دهد که ای غافل، فرصت خوشحالی و موفقیت به سراغت آمده است، پس بیدار شو و زود در را باز کن.
من ز شادی بیخود از خلوتسرا جستم برون
سروری دیدم که فرقش سطح گردون می بسود
هوش مصنوعی: از شدت شادی و خوشحالی، از مکانی دور افتاده بیرون آمدم و ناگهان به پادشاهی برخورد کردم که سرش به آسمان می‌رسید و درخشش خاصی داشت.
کار خواجو یافت از دیدار میمونش نظام
انتظاری رفت لیکن عاقبت محمود بود
هوش مصنوعی: خواجو به خاطر دیدار با میمونی که در نظرش زیبا و دلنشین بود، به سامان و نظم رسید. اما در نهایت، نتیجه کار او به بروز یک مشکل (محمود) ختم شد.