شمارهٔ ۱۰۹
کسی کو دل بر جانان ندارد
دلی دارد ولیکن جان ندارد
هر آنکو با سر زلف سیاهش
سری دارد سر و سامان ندارد
ز غرقاب غمش کی جان توان برد
که دریا نیست کان پایان ندارد
بهر موئی دلی دارد ولیکن
ز چندین دل غمی چندان ندارد
قمر گفتم چو رویش دلفروزست
ولیکن چون بدیدم آن ندارد
نسیم باغ جنّت چون عذارش
گلی در روضه ی رضوان ندارد
چو قدّش باغبان گر راست خواهی
خرامان سرو در بستان ندارد
ترا با مه کنم نسبت ولی ماه
شکنج زلف مشک افشان ندارد
چه درمان خواجو اردر دردمیری
که درد عاشقی درمان ندارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی کو دل بر جانان ندارد
دلی دارد ولیکن جان ندارد
هوش مصنوعی: کسی که به معشوق خود علاقهای ندارد، شاید دل داشته باشد ولی آرامش و جان ندارد.
هر آنکو با سر زلف سیاهش
سری دارد سر و سامان ندارد
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی و جذابیت موهای سیاه او علاقهمند باشد، آرامش و ثباتی نخواهد داشت.
ز غرقاب غمش کی جان توان برد
که دریا نیست کان پایان ندارد
هوش مصنوعی: از深 مشکلی که در دل دارد، چگونه میتواند جانش را نجات دهد، زیرا این درد و غم به اندازهای عمیق و بیپایان است که تمام وجودش را در بر گرفته است.
بهر موئی دلی دارد ولیکن
ز چندین دل غمی چندان ندارد
هوش مصنوعی: هر مویی از موهای سر، دل یک نفر را تحت تاثیر قرار میدهد، اما از میان تمامی این دلها، غم چندانی ندارد.
قمر گفتم چو رویش دلفروزست
ولیکن چون بدیدم آن ندارد
هوش مصنوعی: وقتی به ماه گفتم که چهرهاش زیبا و دلانگیز است، ولی وقتی او را دیدم، متوجه شدم که زیبایی لازم را ندارد.
نسیم باغ جنّت چون عذارش
گلی در روضه ی رضوان ندارد
هوش مصنوعی: نسیم بهاری که بهشتی است، مانند بویی از گلی در باغ رضوان ندارد.
چو قدّش باغبان گر راست خواهی
خرامان سرو در بستان ندارد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی باغبان صالحی داشته باشی، باید بدانی که قد و قامتش باید درست و به جا باشد، وگرنه هیچ سرو زیبایی در باغ نخواهد رویید.
ترا با مه کنم نسبت ولی ماه
شکنج زلف مشک افشان ندارد
هوش مصنوعی: من تو را به زیبایی ماه میسازم، اما زیبایی تو مانند ماهی نیست که زلفهایش را به شکلی افشان کند و دلربا باشد.
چه درمان خواجو اردر دردمیری
که درد عاشقی درمان ندارد
هوش مصنوعی: هر دارویی که خواجو برای دردش بیابد، دردی که ناشی از عشق است درمانی ندارد.

خواجوی کرمانی