گنجور

شمارهٔ ۲۲ - فی الاستیهاب و طلب الجایزه

زهی رفیع جنابی که چون بیوت عناکب
سپهر بر در ایوان رفعت تو تنیدست
هیاکل ملکی صورت و وجود تو معنی
معاقد فلکی قفل و خاطر تو کلیدست
از آن محیط بنزد تو آب روی ندارد
که قطره ئیست که از ابر بخشش تو چکیدست
برین حدیقه ی خضرا گل شقایق شرقی
شکوفه ئیست که از باغ دولت تو دمیدست
همای روح که دارد و رای سدره نشین
کبوتریست که از برج همّت تو پریدست
بصد هزار قران در کمال فضل و معانی
فلک نظیر تو با صدر هزار دیده ندیدست
چرا بلرزه در افتاده است بحر در فشان
اگر حدیث دل و دست معطیت نشنیدست
جهان مطاوع حکم تو باد و دهر متابع
که او کزین جهان شد که خدمت تو گزیدست
دوام عمر تو چندانکه بهر بنده نوشتی
بقای خصم تو چندین کزان ببنده رسیدست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی رفیع جنابی که چون بیوت عناکب
سپهر بر در ایوان رفعت تو تنیدست
هوش مصنوعی: ای رفیع و با عظمت، تو چنان هستی که مانند ستارگان در آسمان، نمایان و درخشان هستی و دروازه‌های بلند مقام تو به زیبایی به هم پیوسته‌اند.
هیاکل ملکی صورت و وجود تو معنی
معاقد فلکی قفل و خاطر تو کلیدست
هوش مصنوعی: وجود تو به مانند یک ساختار آسمانی است و معنای واقعی تو در عالم بالا نهفته است. قفل و اسرار کیهانی به دست تو گشوده می‌شود و ذهن و فکر تو کلید درک این رموز است.
از آن محیط بنزد تو آب روی ندارد
که قطره ئیست که از ابر بخشش تو چکیدست
هوش مصنوعی: این متن به معنای این است که در آن مکان، آب و رونق وجود ندارد و تنها چیزی که حاضر است، قطره‌ای است که از باران بخشش تو افتاده است. به نوعی، اهمیت و لطف تو را به عنوان منبع زندگی و خیر نشان می‌دهد.
برین حدیقه ی خضرا گل شقایق شرقی
شکوفه ئیست که از باغ دولت تو دمیدست
هوش مصنوعی: در این باغ سرسبز، گلی به نام شقایق شرقی وجود دارد که در نتیجه نعمت و برکت تو شکوفا شده است.
همای روح که دارد و رای سدره نشین
کبوتریست که از برج همّت تو پریدست
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که نماد روح است و در مقام بلند و محترم قرار دارد، مانند کبوترهایی است که به خاطر اراده و تلاش تو به پرواز درآمده‌اند.
بصد هزار قران در کمال فضل و معانی
فلک نظیر تو با صدر هزار دیده ندیدست
هوش مصنوعی: تو را با صد هزار دینار علم و فضیلت قادر به توصیف نمی‌توان کرد، چون هیچ کس در آسمان و زمین شبیه تو را با هزار چشم ندیده است.
چرا بلرزه در افتاده است بحر در فشان
اگر حدیث دل و دست معطیت نشنیدست
هوش مصنوعی: چرا دریا به تلاطم افتاده است؟ اگر دلتنگی و احساس من را نشنیده‌ای، پس چه دلیلی برای این جنبش و حرکت وجود دارد؟
جهان مطاوع حکم تو باد و دهر متابع
که او کزین جهان شد که خدمت تو گزیدست
هوش مصنوعی: جهان به خواست تو در حرکت است و زمان همواره در پی تو می‌باشد، زیرا او از این جهان برای خدمت به تو انتخاب شده است.
دوام عمر تو چندانکه بهر بنده نوشتی
بقای خصم تو چندین کزان ببنده رسیدست
هوش مصنوعی: عمر تو به اندازه‌ای است که برای بنده‌ات نوشته شده و دوام دشمن تو نیز به همین اندازه است که به بنده‌ات رسیده است.