شمارهٔ ۲۱ - فی مدح الملک المعظم علاء الدین المستضر القزوینی
زبده دوران ملک مستنصر آن کز کبریا
حضرت او را ملاذ آل الپ ارغون کنند
شش جهت را مشتق از شش حرف اسمش می نهد
زان سبب در رفعتش هفت آسمان مضمون کنند
نزد کلک نقش بندش نام مانی گر برند
باید بیضا حدیث سحر بابل چون کنند
شاهد مه روی رویش چون بر اندازد تتق
مهر روز افروز را بر طلعتش مفتون کنند
عکس تیغ خون فشانش چون بر افلاک افکند
آسمانرا دامن پیروزه گون گلگون کنند
با وجود رشحه ی دریای جودش سائلان
شرم دارند ار سئوال از قلزم و جیحون کنند
پیش لفظ عذب او گوهر فروشان از حیا
آب گردند ار حدیث لؤلؤی مکنون کنند
ای که گرد خاک پایت ساکنان آسمان
سرمه ی چشم جهان بین شه گردون کنند
گر سیه کاری کند خصمت بگو با اختران
تا بتیغ خور ز عالم چون شبش بیرون کنند
در حضورت نام دشمن چون توام برداز انک
نسبت قارون کجا با عصمت هرون کنند
گر ز خلقت شمه ئی سوی دیار چین برند
مشک را در ناف آهو از خجالت خون کنند
چون نویسم وصف رمح خطیت از شعر من
اختران بر اژدهای آسمان افسون کنند
طبع من چون ارغنون مدحت آرد در خروش
زهره را گر خوش نوا خوانند بی قانون کنند
نام فیض و دست و کلک مصریت ارباب عقل
موج دریای محیط و ماهی ذوالنون کنند
نقش پردازان فطرت کنیتت را از شرف
شاید ار نقش طراز چرخ سقلاطون کنند
رایت ممهوز بدخواه تو گر سر بر کشید
با لفیف طرّه او کسره را مقرون کنند
آتش افروزان قهرت چون علم بیرون زنند
بحر را در بر کشند و کوه را هامون کنند
بکر فکرت چون قلم در صورت لیلی کشید
عقل را از زلف چون زنجیر او مجنون کنند
طبع درّاکت چو از سرّ الهی دم زند
جهل باشد گریبان علم افلاطون کنند
همچو یوسف ذات بی مثلث عزیز مصر باد
تا حوادث را ز یمن دولتت مسجون کنند
شمارهٔ ۲۰ - فی مدح الصاحب الاعظم رکن الحق و الدین عمید الملک: مهدی ثانی عمید الملک رکن داد و دینشمارهٔ ۲۲ - فی الاستیهاب و طلب الجایزه: زهی رفیع جنابی که چون بیوت عناکب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زبده دوران ملک مستنصر آن کز کبریا
حضرت او را ملاذ آل الپ ارغون کنند
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصی میپردازد که در دوران خود به عنوان بهترین و برجستهترین فرد شناخته میشود و مقام بلندش بهگونهای است که از سوی خداوند به عنوان پناهگاهی برای خاندان آل الپ ارغون در نظر گرفته میشود. این نشاندهنده عظمت شخصیت و اهمیت او در تاریخ و جامعه است.
شش جهت را مشتق از شش حرف اسمش می نهد
زان سبب در رفعتش هفت آسمان مضمون کنند
هوش مصنوعی: شش نقطه و جهت را از شش حرف نامش به وجود میآورد، به همین دلیل است که به خاطر مقام بلندش، هفت آسمان را به مضمون خود میکشد.
نزد کلک نقش بندش نام مانی گر برند
باید بیضا حدیث سحر بابل چون کنند
هوش مصنوعی: نزدیک قلم هنرمندش، نام مانی باید نوشته شود. اگر بخواهند باید داستان سحرآمیز بیضا (هزینههای) بابل را چگونه بیان کنند؟
شاهد مه روی رویش چون بر اندازد تتق
مهر روز افروز را بر طلعتش مفتون کنند
هوش مصنوعی: وقتی که معشوق با زیبایی چهرهاش به ما نگاه میکند، درخشش خورشید را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و ما را به خود جذب میکند.
عکس تیغ خون فشانش چون بر افلاک افکند
آسمانرا دامن پیروزه گون گلگون کنند
هوش مصنوعی: چند گره از درد و رنج بر زمین باز میشود و هنگامی که نور و لطافت آنها به آسمان میرسد، آسمان را به رنگ زیبا و دلربا درمیآورد.
با وجود رشحه ی دریای جودش سائلان
شرم دارند ار سئوال از قلزم و جیحون کنند
هوش مصنوعی: با توجه به کوچکی و حقیر بودن خود در مقابل بخشندگی و بزرگی دریا، خواهان و درخواستکنندگان از او خجالت میکشند که حتی از عظمت دریاها مثل قلزم و جیحون سخن بگویند.
پیش لفظ عذب او گوهر فروشان از حیا
آب گردند ار حدیث لؤلؤی مکنون کنند
هوش مصنوعی: وقتی که زیارت کلام شیرین او پیش میآید، جواهرفروشان از خجالت آب میشوند، اگر بخواهند از لؤلؤ پنهانی سخن بگویند.
ای که گرد خاک پایت ساکنان آسمان
سرمه ی چشم جهان بین شه گردون کنند
هوش مصنوعی: ای کسی که خاک پای تو باعث شده ساکنان آسمان، سرمه چشمهای جهانبین را به گردن گیرند و به تو احترام بگذارند.
گر سیه کاری کند خصمت بگو با اختران
تا بتیغ خور ز عالم چون شبش بیرون کنند
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو ظلم کند، به ستارهها بگو تا به خاطر ظلمش از جهانی که شب را به او میدهد، بیرونش کنند.
در حضورت نام دشمن چون توام برداز انک
نسبت قارون کجا با عصمت هرون کنند
هوش مصنوعی: در حضور تو، نام دشمنان را از یاد میبرم، چون نسبت دادن به قارون با پاکی هارون تناسخی ندارد.
گر ز خلقت شمه ئی سوی دیار چین برند
مشک را در ناف آهو از خجالت خون کنند
هوش مصنوعی: اگر اثری از خلقت به سوی سرزمین چین ببرند، مشک که در ناف آهو قرار دارد، از شرم باید خون بگرید.
چون نویسم وصف رمح خطیت از شعر من
اختران بر اژدهای آسمان افسون کنند
هوش مصنوعی: وقتی ویژگیهای چوب جادوییام را توصیف کنم، شعرم قادر خواهد بود تا ستارهها را در آسمان به خواب کند و معجزهای عظیم ایجاد کند.
طبع من چون ارغنون مدحت آرد در خروش
زهره را گر خوش نوا خوانند بی قانون کنند
هوش مصنوعی: روح و ذات من مانند ساز خوش صدایی است که وقتی به ستایش میپردازد، زهره (هنر یا زیبایی) را نیز به وجد میآورد، حتی اگر گاه نغمهها و قواعدی در کار نباشد.
نام فیض و دست و کلک مصریت ارباب عقل
موج دریای محیط و ماهی ذوالنون کنند
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف مجموعهای از مفاهیم عمیق و فلسفی میپردازد. به طور کلی، اشاره دارد به نام فیض، که به معنای نعمت و بخشش الهی است. همچنین به قدرت و تخیل انسانهای باهوش و دوراندیش اشاره میکند. تصویر دریایی وسیع و ماهی ذوالنون، که به ماهی معروفی در داستانها و افسانههای دینی اشاره دارد، نشاندهنده عمق و پیچیدگی این معانی است. در مجموع، بیت به تجلیات الهی و انسانی در زندگی و جهان اشاره میکند.
نقش پردازان فطرت کنیتت را از شرف
شاید ار نقش طراز چرخ سقلاطون کنند
هوش مصنوعی: آفرینندگان طبیعت، ویژگیهای ذاتی تو را به تصویر میکشند؛ شاید اگر چنین باشد، بتوانند با هنرمندی و مهارت، تصویر زیبایی از تو بسازند.
رایت ممهوز بدخواه تو گر سر بر کشید
با لفیف طرّه او کسره را مقرون کنند
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو بخواهد سر بلند کند، موهای او به قدری زیبا و شکننده است که میتواند زیبایی و لطافت را با شکستگی در هم آمیزد.
آتش افروزان قهرت چون علم بیرون زنند
بحر را در بر کشند و کوه را هامون کنند
هوش مصنوعی: زمانی که افرادی که به شدت خشمگین هستند، قدرت خود را به نمایش بگذارند، میتوانند به راحتی موانع بزرگ را از سر راه بردارند و حتی عظیمترین چیزها را تحت تأثیر قرار دهند.
بکر فکرت چون قلم در صورت لیلی کشید
عقل را از زلف چون زنجیر او مجنون کنند
هوش مصنوعی: ذهن خلاق مانند قلمی است که تصویر لیلی را ترسیم میکند؛ اما عقل انسان با زلف او مانند زنجیری در میآید و او را به دیوانگی میکشاند.
طبع درّاکت چو از سرّ الهی دم زند
جهل باشد گریبان علم افلاطون کنند
هوش مصنوعی: وقتی استعداد تو به رازهای الهی پی ببرد، جهل میتواند حتی رشتههای علم افلاطون را نیز بگیرد.
همچو یوسف ذات بی مثلث عزیز مصر باد
تا حوادث را ز یمن دولتت مسجون کنند
هوش مصنوعی: همچون یوسف، تو هم باید مانند او محترم و پرارج باشی، تا مشکلات و حوادث نتوانند تو را وادار به تسلیم کنند و تحت کنترل و محدودیت قرار دهند.