شمارهٔ ۱۶ - ایضاً
زغن شکلی که در فصل بهاران
صفیر از بلبل خوشگو بدزدد
اگر ره یابد اندر باغ رضوان
درخت طوبی از مینو بدزدد
وگر بر زلف خوبان دست یابد
سواد از طرّه ی هندو بدزدد
سحر چون بگذرد بر طرف بستان
فریب از نرگس جادو بدزدد
زبان بلبل خوشگو ببندد
نسیم از سنبل خوشبو بدزدد
نشاید کو بصحرا راه یابد
که رنگ از لاله ی خودرو بدزدد
گرش باشد سوی جیحون گذاری
بحیله قلعه ی آمو بدزدد
گهی بینی که فرصت گوش دارد
ز پیش هر دو چشم ابرو بدزدد
اگر در بحر عمّان غرقه گردد
یقینم کز صدف لؤلؤ بدزدد
سر موئی مر او را دسترس نیست
وگر باشد ز سرها مو بدزدد
ز بی آبی بطرف جویباران
چو فرصت یابد آب از جو بدزدد
بترکستان گرش باشد گذاری
کلاه از تارک قید و بدزدد
گرم در خاطر آرد معنی بکر
نیارم گفتن آنرا کو بدزدد
عجب نبود اگر اینگونه دزدی
لقب از کنیت خواجو بدزدد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زغن شکلی که در فصل بهاران
صفیر از بلبل خوشگو بدزدد
هوش مصنوعی: در بهار، مرغ سیاهی که به خوشنوایی بلبل حسادت میکند، نغمهاش را میرباید.
اگر ره یابد اندر باغ رضوان
درخت طوبی از مینو بدزدد
هوش مصنوعی: اگر در بهشت به درخت طوبی دسترسی پیدا کند، آن را از دنیای مینویی و پاک برباید.
وگر بر زلف خوبان دست یابد
سواد از طرّه ی هندو بدزدد
هوش مصنوعی: اگر کسی به زلف زیبای معشوقان دست پیدا کند، میتواند با بیرحمی تار موی هندو را بدزدد.
سحر چون بگذرد بر طرف بستان
فریب از نرگس جادو بدزدد
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح از راه میرسد، زیبایی و فریبایی نرگس موجب میشود که همه را تحت تاثیر قرار دهد و دلبری کند.
زبان بلبل خوشگو ببندد
نسیم از سنبل خوشبو بدزدد
هوش مصنوعی: بلبل با صدای دلنشینش خاموش میشود، چرا که نسیم، عطر خوش گل سنبل را میبرد.
نشاید کو بصحرا راه یابد
که رنگ از لاله ی خودرو بدزدد
هوش مصنوعی: کسی که شایستگی ندارد و به بیابان میرود، نباید انتظار داشته باشد که از گل لالهی خودرواش چیزی برباید.
گرش باشد سوی جیحون گذاری
بحیله قلعه ی آمو بدزدد
هوش مصنوعی: اگر او تصمیم بگیرد که به سمت جیحون برود، میتواند به طریقی قلعهی آمو را برباید.
گهی بینی که فرصت گوش دارد
ز پیش هر دو چشم ابرو بدزدد
هوش مصنوعی: گاهی اوقات میبینی که فرصت با دقت و تأمل، از مقابل هر دو چشم، ابرو را به سرقت میبرد.
اگر در بحر عمّان غرقه گردد
یقینم کز صدف لؤلؤ بدزدد
هوش مصنوعی: اگر کسی در دریا غرق شود، مطمئن هستم که از صدف مروارید خواهد دزدید.
سر موئی مر او را دسترس نیست
وگر باشد ز سرها مو بدزدد
هوش مصنوعی: به طوری که دسترسی به چیزهای بسیار جزئی و کوچکی مانند سر مویی ممکن نیست و اگر این امکان وجود داشت، او میتوانست چیزهای بزرگتری را که از آن هم مهمترند، غصب کند.
ز بی آبی بطرف جویباران
چو فرصت یابد آب از جو بدزدد
هوش مصنوعی: وقتی که بیآبی پیش آید و فرصتی دست دهد، آب از جویباران به سمت دیگر میرود و از آنها میدزدد.
بترکستان گرش باشد گذاری
کلاه از تارک قید و بدزدد
هوش مصنوعی: اگر به بترکستان برود، حتی اگر کلاهی را از سرش بردارند و قید و بندهایی را بگسلند، باز هم ممکن است دزدیده شود.
گرم در خاطر آرد معنی بکر
نیارم گفتن آنرا کو بدزدد
هوش مصنوعی: اگر معنای ناب و اصیل در ذهنت بیفتد، نیازی به گفتن آن ندارم، چون کسی پیدا میشود که آن را برباید.
عجب نبود اگر اینگونه دزدی
لقب از کنیت خواجو بدزدد
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد اگر کسی لقب دزدی را از نامِ خواجو بگیرد.