گنجور

شمارهٔ ۴۸ - فی مدح السلطان الاعظم الشیخ ابو اسحق ابراهیم طاب مثواه و یصف القلعه

ز گردش فلک تیز گرد آینه فام
چو راه یافت بدین قلعه اختلال تمام
بر آمد اختر دولت ز مطلع مقصود
گرفت کار ممالک دگر قرار و نظام
طلوع کرد ز مشرق مه سپهر جلال
نزول کرد بکرمان شه ستاره غلام
جمال دنیی و دین شاه شرق ابواسحق
که قاصرست ز ادراک پایه اش اوهام
رهین منت احسان او وحوش و طیور
اسیر چنبر فرمان او سوام و هوام
بعهد مملکتش پشّه حامی طغرل
بدور معدلتش گرگ راعی اغنام
بوقت انک شهنشاه لاجورد سریر
بقصد قاصد سیاره کرده بود مقام
چهل گذشته بتاریخ هجری از هفصد
ز عید گشته بعید و قریب ماه صیام
بالتفات ضمیر منیر ملک پناه
که باد ملک جهان در پناه او مادام
اساس قلعه بجائی رسید کز رفعت
ببرد رونق این نه رواق مینا فام
بدیده بانی بر بام طارمش کیوان
بکو تو الی بر برج غرفه اش بهرام
مهش بماله ی سیمین کشیده گچ در طاق
خورش بناوه زرین کشیده گل بر بام
فروغ چشمه ی خورشید شمسه اش کرده
ز لوح چهره شب مرتفع سواد ظلام
همیشه تا شه آتش رخ فلک هر روز
ز خیط شمس بتابد طناب سبز خیام
طناب خیمه او باد زلف حور العین
گدای درگه او باد خسرو ایام

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز گردش فلک تیز گرد آینه فام
چو راه یافت بدین قلعه اختلال تمام
هوش مصنوعی: به سبب حرکت تند زمان و تغییرات آن، وقتی به این مکان رسیدم، تمام اختلالات و ناپایداری‌ها روشن و نمایان گشت.
بر آمد اختر دولت ز مطلع مقصود
گرفت کار ممالک دگر قرار و نظام
هوش مصنوعی: ستاره‌ی خوشبختی از افق مطلوبی طلوع کرده و امور کشورها تحت تاثیر آن به سامان و نظم درآمده است.
طلوع کرد ز مشرق مه سپهر جلال
نزول کرد بکرمان شه ستاره غلام
هوش مصنوعی: از سمت مشرق، ماه درخشان آسمان نمایان شد و در کرمان، پادشاه ستاره‌ها با شکوه و عظمت فرود آمد.
جمال دنیی و دین شاه شرق ابواسحق
که قاصرست ز ادراک پایه اش اوهام
هوش مصنوعی: زیبایی دنیا و دین شاه شرق ابواسحاق، که فهم او از مقام و مرتبه‌اش در حد تصوراتش است.
رهین منت احسان او وحوش و طیور
اسیر چنبر فرمان او سوام و هوام
هوش مصنوعی: ما همیشه به لطف و کرم او وابسته‌ایم؛ جانوران وحشی و پرندگان نیز تحت فرمان او قرار دارند و به نوعی در دام قدرت او گرفتار شده‌اند.
بعهد مملکتش پشّه حامی طغرل
بدور معدلتش گرگ راعی اغنام
هوش مصنوعی: در زمان حکومت او، پشه‌ا‌ی در حمایت از طغرل به دور عدالتش می‌چرخید و گرگی به عنوان نگهبان گوسفندها عمل می‌کرد.
بوقت انک شهنشاه لاجورد سریر
بقصد قاصد سیاره کرده بود مقام
هوش مصنوعی: در زمانی که شاه لاجورد بر تخت نشسته بود، برای نمایندۀ ستاره‌ای خاص، مقام و جایگاهی تعیین کرده بود.
چهل گذشته بتاریخ هجری از هفصد
ز عید گشته بعید و قریب ماه صیام
هوش مصنوعی: چهل سال از تاریخ هجری گذشته و از سال 700، عید فطر نزدیک و دور شده است، و ماه رمضان نیز فرا رسیده است.
بالتفات ضمیر منیر ملک پناه
که باد ملک جهان در پناه او مادام
هوش مصنوعی: با توجه به توجه و حمایت پادشاه با عظمت، همه چیز تحت حفاظت او قرار دارد و همیشه در امنیت و آرامش است.
اساس قلعه بجائی رسید کز رفعت
ببرد رونق این نه رواق مینا فام
هوش مصنوعی: قلعه به نقطه‌ای رسید که ارتفاعش باعث کاهش شکوه آن شد؛ دیگر مانند گذشته جذاب و دل‌فریب نیست.
بدیده بانی بر بام طارمش کیوان
بکو تو الی بر برج غرفه اش بهرام
هوش مصنوعی: نگاه کن بر فراز بام کاخ زیبایش، ستاره‌ای همچون کیوان می‌درخشد، و تو تا به برج کعبه‌ای به نام بهرام خواهی رسید.
مهش بماله ی سیمین کشیده گچ در طاق
خورش بناوه زرین کشیده گل بر بام
هوش مصنوعی: ماه به زیبایی و درخشانی مانند نقره‌ی صاف است که بر روی کمانی از گچ در آسمان قرار دارد و در بالای زمین با زینت‌هایی از طلا و گل‌های زیبا آراسته شده است.
فروغ چشمه ی خورشید شمسه اش کرده
ز لوح چهره شب مرتفع سواد ظلام
هوش مصنوعی: نور خورشید همچون چشمه‌ای درخشنده، چهره شب را روشن کرده و تاریکی آن را از بین می‌برد.
همیشه تا شه آتش رخ فلک هر روز
ز خیط شمس بتابد طناب سبز خیام
هوش مصنوعی: تا زمانی که آتش زیبایی در جهان وجود دارد، هر روز نور خورشید بر زمین می‌تابد و مانند یک طناب سبز، زندگی و امید را به ما می‌رساند.
طناب خیمه او باد زلف حور العین
گدای درگه او باد خسرو ایام
هوش مصنوعی: طناب خیمه او به زیبایی و دلربایی موهای یار تشبیه شده است و در ادامه، به قدرت و عظمت آن وجود اشاره می‌شود. در واقع، این بیت به زیبایی و مقام والای محبوب اشاره می‌کند که مانند خیمه‌ای بزرگ و دل‌انگیز، توجه و دل‌های بسیاری را به خود جلب کرده است.