شمارهٔ ۴۶ - فی مدح الامیر الاعظم الاعدل الاکرم جلال الحق و الدنیا و الدین مسعود شاه طاب الله ثراه
ای که رضوانت فرستد روضه ی دارالسلام
سبحه گردانان گردون کرده در صحنت مقام
در زوایای تو قطب آسمانرا اعتکاف
در زمین بوس تو شاه اختران را احترام
سایر سیاره بر گرد حریمت در طواف
همچو زوّار حرم پیرامن بیت الحرام
شمسه ی زرکار محرابت خور گیتی فروز
کاسه زنگار نقاشت سپهر سبز فام
خشت سیمین افکند بدر منیرت بر شرف
ناوه زرین کشد سلطان گردونت ببام
جز هوای صحن دلجوی تو ما یفنی الهموم
جز نسیم باد جان بخش تو من یحیی العظام
عنبر هندی که در این بقعه کمتر خادمیست
کار او بی نکهت انفاس سکّان تو خام
سقف مرفوع از تضرع پیش طاقت در رکوع
بیت معمور از شرف نزد ستونت در قیام
پیر گردون شسته خاک آستانت هر سحر
ز آب چشم آتشین رویان زرکاری خیام
جامع مصرت نهم یا مصر جامع کز شرف
قدسیان از بیت مقدس می فرستندت پیام
آنکه او را قیصر قصر زبر جد می نهند
هست کمتر مشعل افروز رواقت شمس نام
چون مقامت شد حریم حضرت شیخ کبیر
لاجرم چون کعبه گشتی قبله گاه خاص و عام
بفکند کیمخت شیر بیشه ی نیلوفری
تا مگر پوشند از آن تیغ خطیبت را نیام
مشتری از غرفه نه پایه پیش منبرت
در گمان افتد که آیا این کدامست آن کدام
حجة الحق قدوة الاقطاب مولی الخافقین
عمدة الاوتاد قطب السالکین کهف الانام
حبذا ای منزل میمون که هست از منزلت
خاکروبان درت را نه فلک در اهتمام
چار رکنت چون دو هفته مه بسال میم و ذال
شد باقبال شهنشاه فلک رفعت تمام
بهمن دارانشین و هرمز کسری نشان
حاتم جمشید قدر و گیو گودرز انتقام
خسرو اعظم جلال داد و دین مسعود شاه
انکه گردونش پرستارست و بهرامش غلام
نعل شبرنک فلک سیرش مه منجوق صبح
پرچم رایات منصورش خم گیسوی شام
سدّه ایوان قدرس عقل ار اعلی الذری
خاک بوس بارگاهش چرخ را اقصی المرام
ملک دین و دولت از تأثیر عدلش برقرار
کار فتح و نصرت از پشتی تیغش با نظام
از یزک داران خیلش کمترین خنجر کشی
شاه چرخ چنبری یعنی خور خاور خرام
در کلام اول ز قدر آیتش رانم سخن
زانک باشد راستی را قد مقدم بر کلام
ای سرافرازی که پیش بحر دستت از حیا
غرق گردد در عرق گاه گهر پاشی غمام
گرد این طاق زمرد بین بزر بنگاشته
کای سپرده منتهای سدره را قدرت بگام
سبز خنک توسن تند جهان پیمای چرخ
هیچ رایض را نگشت از سرکشی یک روز رام
گه بسر دستی رباید از سر کاوس تاج
گه بسر مستی ستاند از کف جمشید جام
نمله ئی را از کف پیغمبری بخشد سریر
پشه ئی را از سر گردنکشی سازد طعام
هر که معروفست در عالم بزهد و معرفت
مست جام دور گردد گرچه باشد پیر جام
زنک یابد تیغ حکمش گر بود مهراج زنک
شام گردد صبح عمرش گر بود سلطان شام
کی کمان چرخ پر دستان روئین تن کشد
آنک پیچد پنجه اسکندر و بازوی سام
سر ز درویشان مگردان تا کنندت سرفراز
کام مسکینان بر آور تا رسانندت بکام
هر که دل در تخت بندد کی شود ایمن ز دار
وانک رو در دانه آرد کی امان یابد ز دام
تا بود در بزم گردون ساغر زرین مهر
چرخ سرکش باد مست ساغر مهرت مدام
بر سر کویت سلام از روضه ی دارالقرار
بر دل و دستت درود از ابر و دریا والسلام
شمارهٔ ۴۵ - فی مدح الصاحب الاعظم غیاث الدنیا و الدین محمد رشید: دوش چون شاه حبش بیرون خرامید از حرمشمارهٔ ۴۷ - فی مدح الشیخ الاعظم السالک الربانی و الناسک الصمدانی برهان الملة و الدین الکوبنانی قدس نفسه: چون بر آمد جوش جیش شاه زنک از راه شام
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که رضوانت فرستد روضه ی دارالسلام
سبحه گردانان گردون کرده در صحنت مقام
هوش مصنوعی: ای کسی که بهشت تو، باغ سلام و آرامش را به فرشتگان هدیه میدهد، در حیاط تو جایگاه و مقام خاصی وجود دارد.
در زوایای تو قطب آسمانرا اعتکاف
در زمین بوس تو شاه اختران را احترام
هوش مصنوعی: در گوشه و کنار وجود تو، آسمان در زمین با بوسهای به تو، به ستارهها احترام میگذارد.
سایر سیاره بر گرد حریمت در طواف
همچو زوّار حرم پیرامن بیت الحرام
هوش مصنوعی: سیارههای دیگر به دور حریم تو میچرخند، همانند زائرانی که دور خانهی کعبه در حرکتند.
شمسه ی زرکار محرابت خور گیتی فروز
کاسه زنگار نقاشت سپهر سبز فام
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و درخشش خورشید در آسمان میپردازد. خورشید را به عنوان یک هنرمند زبردست معرفی میکند که با نور خود، آسمان را رنگین و زنده میسازد. رنگ سبز آسمان به عنوان نماد زندگی و نشاط در نظر گرفته شده و به طور کلی، این تصویر احساس شکوه و زیبایی را به مخاطب انتقال میدهد.
خشت سیمین افکند بدر منیرت بر شرف
ناوه زرین کشد سلطان گردونت ببام
هوش مصنوعی: ستارهای نقرهای در نور چشمانت میافکند و بر کمر زرینت، سلطان آسمانها را به خیمهگاهت میکشد.
جز هوای صحن دلجوی تو ما یفنی الهموم
جز نسیم باد جان بخش تو من یحیی العظام
هوش مصنوعی: جز هوای دلنواز تو، چیزی نمیتواند غمها را از بین ببرد. تنها وزش نسیم روحبخش تو میتواند زندگی را به مردهها بازگرداند.
عنبر هندی که در این بقعه کمتر خادمیست
کار او بی نکهت انفاس سکّان تو خام
هوش مصنوعی: در این مکان، بویی از عنبر هندی که در آنجا کمتر کسی به خدمت مشغول است، به خوبی احساس میشود. این عطر، بهواسطه تنفس ساکنان، به فضای آنجا زندگی و نشاط میبخشد.
سقف مرفوع از تضرع پیش طاقت در رکوع
بیت معمور از شرف نزد ستونت در قیام
هوش مصنوعی: سقف بلند به خاطر درخواستهای مخلصانه در حال رکوع و خانهای آباد و پر از شرافت در کنار ستونهای که در حال ایستادن است.
پیر گردون شسته خاک آستانت هر سحر
ز آب چشم آتشین رویان زرکاری خیام
هوش مصنوعی: هر صبح، پیر گردون (زمان) با اشکهای سوزان رویان، خاک آستانت را میشوید و پاک میکند، مثل آبی که زرکاران بر زمین میپاشند تا زراعت کنند.
جامع مصرت نهم یا مصر جامع کز شرف
قدسیان از بیت مقدس می فرستندت پیام
هوش مصنوعی: مصر، ای سرزمین بزرگ و مهم، به خاطر مقام و فضیلت روحانی، از مکان مقدس پیامهایی را به تو میفرستند.
آنکه او را قیصر قصر زبر جد می نهند
هست کمتر مشعل افروز رواقت شمس نام
هوش مصنوعی: آن کس که در قصرهای سلطنتی مقام دارد، کمتر کسی است که نور افروزی کند و درخشش او مانند خورشید باشد.
چون مقامت شد حریم حضرت شیخ کبیر
لاجرم چون کعبه گشتی قبله گاه خاص و عام
هوش مصنوعی: زمانی که جایگاه تو به عنوان حریم بزرگ شیخ شناخته شد، به همین دلیل تو مانند کعبه شدی، جایی که خاص و عام به سمت آن میآیند و توجه دارند.
بفکند کیمخت شیر بیشه ی نیلوفری
تا مگر پوشند از آن تیغ خطیبت را نیام
هوش مصنوعی: شیر جنگل، به دور نیلوفر آبی، دمی را رها کرد تا شاید تیغ سخن گفتن کسی را که در دل مشغول است، پنهان کند و از دید او دور دارد.
مشتری از غرفه نه پایه پیش منبرت
در گمان افتد که آیا این کدامست آن کدام
هوش مصنوعی: مشتری که از غرفه بیرون میآید، با خود فکر میکند که آیا اینجا همانجاست یا جای دیگری است.
حجة الحق قدوة الاقطاب مولی الخافقین
عمدة الاوتاد قطب السالکین کهف الانام
هوش مصنوعی: این جمله به ویژگیهای یک شخصیت بزرگ و روحانی اشاره دارد که برای دیگران الگو و راهنمایی است. او در دو سوی جهان تأثیرگذار است و به عنوان منبع قوت و پشتیبانی برای افراد در مسیر سلوک و تعالی معنوی شناخته میشود. او به نوعی پناهگاهی برای تمام انسانهاست.
حبذا ای منزل میمون که هست از منزلت
خاکروبان درت را نه فلک در اهتمام
هوش مصنوعی: چه خوب و خوش است ای خانهی مبارک که خاکروبان تو به اندازهی اهمیت آسمانها به تو توجه دارند.
چار رکنت چون دو هفته مه بسال میم و ذال
شد باقبال شهنشاه فلک رفعت تمام
هوش مصنوعی: در چهار رکعت، چون دو هفته، ماه به سال میم و ذال، با بخت و اقبال پادشاه آسمان به اوج و بلندی کامل رسید.
بهمن دارانشین و هرمز کسری نشان
حاتم جمشید قدر و گیو گودرز انتقام
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصیتها و ویژگیهایی اشاره شده که نشاندهندهی شجاعت و بزرگی هستند. اشاره به حضور بهمن و هرمز کسری به معنای قدرت و سلطنت است. همچنین نامهایی چون حاتم، جمشید، گیو و گودرز نماد جوانمردی و دلاوریاند. بهطور کلی، این متن از قهرمانان و ویژگیهای آنها صحبت میکند که نشاندهندهی انتقام و پایداری در برابر ناملایمات است.
خسرو اعظم جلال داد و دین مسعود شاه
انکه گردونش پرستارست و بهرامش غلام
هوش مصنوعی: خسرو بزرگ با جلال و شکوه، دین را به او بخشیده است. او شاهی است که آسمان به او احترام میگذارد و بهرام در خدمت اوست.
نعل شبرنک فلک سیرش مه منجوق صبح
پرچم رایات منصورش خم گیسوی شام
هوش مصنوعی: شعری با تصویرسازی زیبا و لطیف از زیباییها و نمادهای طبیعی و انسانی است. در این متن، اشاره به زیباییهای شب و صبح، به ویژه گیسوانی که در تاریکی شب نمایان است و همچنین نمادهایی از قدرت و پیروزی وجود دارد. این تصویر به نوعی به درخشش و جلالی اشاره میکند که میتواند با طلوع صبح و روشنایی آسمان مرتبط باشد. در کل، این شعر حال و هوای صبحگاهی و زیباییهای آن را به گونهای شاعرانه به تصویر میکشد.
سدّه ایوان قدرس عقل ار اعلی الذری
خاک بوس بارگاهش چرخ را اقصی المرام
هوش مصنوعی: عقل یک نیروی بسیار بزرگ و باارزش است که اگر به اوج خود برسد و به مقام بالا و والایی دست پیدا کند، میتواند تمام دنیا را تحت تأثیر قرار دهد و به احترام و ارزشی که شایستهاش است، برسد. آثار و تأثیرات آن به قدری عمیق خواهد بود که حتی دورترین نقاط جهان نیز به عظمت آن پی خواهند برد.
ملک دین و دولت از تأثیر عدلش برقرار
کار فتح و نصرت از پشتی تیغش با نظام
هوش مصنوعی: سلطنت و حکومت بر پایه انصاف و عدالت او برقرار است و کار پیروزی و نصرت از حمایت شمشیرش به نظم و ترتیب ویژهای وابسته است.
از یزک داران خیلش کمترین خنجر کشی
شاه چرخ چنبری یعنی خور خاور خرام
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حرکات و رفتار خورشید در آسمان پرداخته است. به عبارتی دیگر، خورشید مانند یک جنگجو در میدان نبرد در حال درخشش و حرکت است و میتواند نشاندهنده زیبایی و قدرت طبیعت باشد. حرکات آن ظاهراً مشابه به کشندهای است که با زیبایی خاصی در آسمان میچرخد و جلوهای خاص به روز میبخشد.
در کلام اول ز قدر آیتش رانم سخن
زانک باشد راستی را قد مقدم بر کلام
هوش مصنوعی: در ابتدا به ارزش آیهاش اشاره میکنم، زیرا حقیقت همیشه بر کلام مقدم است.
ای سرافرازی که پیش بحر دستت از حیا
غرق گردد در عرق گاه گهر پاشی غمام
هوش مصنوعی: ای آن کسی که از شرف و بزرگیات، وقتی در کنار دریا دست به کار میشوی، از شرم و حیا غرق عرق میشوی، گاهیکه در حال پاشیدن مروارید هستی، ابرها هم شرمندهات میشوند.
گرد این طاق زمرد بین بزر بنگاشته
کای سپرده منتهای سدره را قدرت بگام
هوش مصنوعی: در اطراف این طاق زیبای سبز رنگ، بزرگمنشان جمع شدهاند و به یاد دارند که این قدرت، اوج و نهایت آسمان را در اختیار دارد.
سبز خنک توسن تند جهان پیمای چرخ
هیچ رایض را نگشت از سرکشی یک روز رام
هوش مصنوعی: تیریست و خوش رنگ که به سرعت در جهان میچرخد، هرگز هیچ نشانی از نافرمانی و سرکشی را به مدت یک روز هم به خود ندیده است.
گه بسر دستی رباید از سر کاوس تاج
گه بسر مستی ستاند از کف جمشید جام
هوش مصنوعی: گاهی اوقات قدرت و مقام برجستهای که در اختیار یک فرد است، به ناگاه از او گرفته میشود. مانند تاج کاووس که به دست دیگری میافتد یا جام جمشید که از او گرفته میشود. در واقع، دنیا همیشه در حال تغییر است و هیچکس به طور دائم در اوج نیست.
نمله ئی را از کف پیغمبری بخشد سریر
پشه ئی را از سر گردنکشی سازد طعام
هوش مصنوعی: اگر خداوند نعمتهایی به مردم دهد، ممکن است که در مقابل نیکوکاری و بزرگی کسی کوچکترین موجودی مانند پشه را به عنوان پاداشی برای خود در نظر بگیرد. همچنین، شخصی بزرگ و معنوی، به یک موجود کوچک مانند موریانه سخاوتمندانه چیزی بدهد. بدین ترتیب، در دنیای خلقت، همه چیز ممکن است به نوعی بازتابدهندهی اعمال و نیتهای انسانها باشد.
هر که معروفست در عالم بزهد و معرفت
مست جام دور گردد گرچه باشد پیر جام
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیا به خوبیها و معرفت شناخته شده باشد، در حال مستی و شادی زندگی خود خواهد بود، حتی اگر سالخورده باشد.
زنک یابد تیغ حکمش گر بود مهراج زنک
شام گردد صبح عمرش گر بود سلطان شام
هوش مصنوعی: اگر زنی بخواهد، میتواند با تأثیری قوی مقدراتش را تغییر دهد، و اگر مردی در زندگیاش همچون یک شاه بزرگ باشد، میتواند روزهایش را به صبحی روشن تبدیل کند.
کی کمان چرخ پر دستان روئین تن کشد
آنک پیچد پنجه اسکندر و بازوی سام
هوش مصنوعی: وقتی کسی با قدرت و مهارت به کار میپردازد، مانند آن است که کمان پرتوان را به دست میگیرد، در حالی که قدرت و نیروی او به اندازهای است که مانند اسکندر و سام میتواند از پس چالشها برآید.
سر ز درویشان مگردان تا کنندت سرفراز
کام مسکینان بر آور تا رسانندت بکام
هوش مصنوعی: چشم خود را از روی درویشان بر نگردان، زیرا که آنها میتوانند تو را به مقام و افتخار برسانند. به نیازمندان یاری برسان تا تو نیز به آرزوهایت برسی.
هر که دل در تخت بندد کی شود ایمن ز دار
وانک رو در دانه آرد کی امان یابد ز دام
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنیا و لذتهای فناپذیر دل ببندد، هرگز نمیتواند از مشکلات و سختیهای زندگی در امان باشد. برعکس، کسی که به خدا و معنویات روی آورد و در مسیر حق گام بردارد، میتواند از خطرات و موانع دوری کند.
تا بود در بزم گردون ساغر زرین مهر
چرخ سرکش باد مست ساغر مهرت مدام
هوش مصنوعی: تا زمانی که در عالم وجود، جامی از محبت و گرمای خورشید وجود دارد و چرخ روزگار به نرمی میچرخد، باد خوشی و شادی نیز همیشه در حال وزیدن است و همواره از عشق تو سیراب میشوم.
بر سر کویت سلام از روضه ی دارالقرار
بر دل و دستت درود از ابر و دریا والسلام
هوش مصنوعی: در کنار کوچهات، سلامی از بهشت آرامش میفرستم و بر دل و دستانت درود میفرستم از باران و دریا، و در پایان، سلامی دیگر.