گنجور

شمارهٔ ۲۳ - فی مدح الصاحب الاعظم جمال الدین احمد

ای بصورت چو صد هزار نگار
خجل از صورت تو نقش نگار
در هوای تو آسمان ثابت
در فضای تو اختران سیار
از ارم موقف ترا ساحت
وز ثوابت در ترا مسمار
نه مهت را خلل ز داغ خسوف
نه گلت را خطر ز شوکت خار
با طیورت فرشته در پرواز
با وحوحشت ستاره در رفتار
بزبان صدا لب بامت
با مقیمان سدره در گفتار
طاق تو جفت گشته با خورشید
راست مانند طاق ابروی یار
از سواد کتابه ات خوانده
مشتری شرح مخزن الاسرار
ماه منجوقت آفتاب فروغ
سطح ایوانت آسمان کردار
چار طاق سپهر فرسایت
همچو نه طاق سیمگون زنگار
بر ادای صریر خوانده بلند
در تو را ز گنبد دوّار
نقش پردازت از پی سبزی
برده ز آئینه فلک زنگار
اوفتاده ز طاق ایوانت
رخنه در برج این کبود حصار
روز و شب صحن گلستان ترا
بلبل شاخ سدره بر اشجار
نقشت از لوح سینه شسته سواد
خطت از دیده نسخ کرده غبار
در بهار ایمنی ز باد خزان
در خزان خرمی چو فصل بهار
در حریم تو کرگسان سپهر
آشیان کرده اند بر دیوار
باده نوشان عیش خانه تو
فارغند از خمار و از خمّار
بر سپهرت بود بپایه شرف
و بهشتت بود بنزهت عار
همچو بخت جمال دولت و دین
تا ابد چشم نرگست بیدار
آن فلک رفعت ستاره محل
وان قضا قدرت قدر مقدار
لازم آستان او اقبال
بنده ی بندگان او دینار
حلمش از باد دفع کرده شتاب
حزمش از خاک رفع کرده قرار
ایجهان خادم و تواش مخدوم
وی فلک ز ایرو در تو مزار
به یسار تو بحر خورده یمین
بیمین تو چرخ داده یسار
عالمت بنده و تو عالم بخش
دولتت باقی و تو دولتیار
مملکت را بکلکت استغنا
معدلت را بذاتت استظهار
کمر بندگی بخدمت تو
بسته همواره چرخ ناهموار
زده بر چنگ در ادای صریر
نی کلکت نوای موسیقار
سایه بر کار آفتاب انداز
که هوا داری تو دارد کار
تا عدد لازم شمار بود
باد عمرت برون ز حد شمار
تا عمارت به عدل یابد ملک
بادی از عمر و ملک برخوردار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بصورت چو صد هزار نگار
خجل از صورت تو نقش نگار
هوش مصنوعی: ای کسی که صورتت مانند صد هزار نقاشی زیباست، نقش و نگارهای دیگر حتی از زیبایی تو شرمنده‌اند.
در هوای تو آسمان ثابت
در فضای تو اختران سیار
هوش مصنوعی: در هوای تو، آسمان ثابت و بدون حرکت است و ستاره‌ها در فضایت در حال گردش هستند.
از ارم موقف ترا ساحت
وز ثوابت در ترا مسمار
هوش مصنوعی: از جایگاه بهشت تو را می‌نگرم و از ستارگانت تو را می‌سازم.
نه مهت را خلل ز داغ خسوف
نه گلت را خطر ز شوکت خار
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که نه زیبایی ماه شما تحت تأثیر سایه بی‌نوری قرار می‌گیرد و نه گل شما از شدت زیبایی‌های خار می‌ترسد. به این معناست که زیبایی و شکوه واقعی در معرض آسیب‌ها و چالش‌ها قرار نمی‌گیرد.
با طیورت فرشته در پرواز
با وحوحشت ستاره در رفتار
هوش مصنوعی: پرنده‌ات مانند فرشته‌ای در حال پرواز است و ستاره‌ها در رفتارت با وحشت می‌درخشند.
بزبان صدا لب بامت
با مقیمان سدره در گفتار
هوش مصنوعی: با صدای رسای تو، بر بام بلند، با ساکنان درخت سدره در سخن هستم.
طاق تو جفت گشته با خورشید
راست مانند طاق ابروی یار
هوش مصنوعی: قوس و قزح ابروی تو همچون قوس نور خورشید زیبا و دلنشین است.
از سواد کتابه ات خوانده
مشتری شرح مخزن الاسرار
هوش مصنوعی: از آگاهی و دانش کتاب‌های خود، تو را درک کرده و نکات پنهان را توضیح می‌دهم.
ماه منجوقت آفتاب فروغ
سطح ایوانت آسمان کردار
هوش مصنوعی: ماه تو مانند منجوقی است که در آسمان می‌درخشد و نور خورشید به زیبایی سطح ایوانت را روشن کرده است.
چار طاق سپهر فرسایت
همچو نه طاق سیمگون زنگار
هوش مصنوعی: آسمان همچون سقفی بزرگ و وسیع بر این زمین گسترده شده است، که به واسطه‌ی زمان و گذر عمر، رنگ و رویی کهنه و زنگار گرفته به خود گرفته است.
بر ادای صریر خوانده بلند
در تو را ز گنبد دوّار
هوش مصنوعی: صدای غم‌انگیز و بلند بر فراز گنبدی در حال چرخش به گوش می‌رسد.
نقش پردازت از پی سبزی
برده ز آئینه فلک زنگار
هوش مصنوعی: نقش‌آفرینی تو به دنبال سرسبزی و طراوت است و این زیبایی از آینه آسمان که غبار و کدورت دارد، نشأت گرفته است.
اوفتاده ز طاق ایوانت
رخنه در برج این کبود حصار
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند ماه از بالای ایوان افتاده و در دیوارهای آبی این حصار نفوذ کرده است.
روز و شب صحن گلستان ترا
بلبل شاخ سدره بر اشجار
هوش مصنوعی: در روز و شب، در لابه‌لای گل‌ها و باغ‌ها، بلبل به شاخ درختان درد دل می‌کند و زیبایی را در فضا پخش می‌کند.
نقشت از لوح سینه شسته سواد
خطت از دیده نسخ کرده غبار
هوش مصنوعی: تصویر تو از دل من پاک شده و نوشته‌هایت از جلوی چشمم پاک گشته‌اند.
در بهار ایمنی ز باد خزان
در خزان خرمی چو فصل بهار
هوش مصنوعی: در بهار از وزش بادهای سرد و مخرب فصل خزان در امان هستیم و در فصل خزان هم همچنان خوشحالی و شادابی را احساس می‌کنیم، گویی که همچنان در فصل بهار هستیم.
در حریم تو کرگسان سپهر
آشیان کرده اند بر دیوار
هوش مصنوعی: در مرز و حریم تو، پرندگان وحشی آسمان لانه ساخته‌اند بر دیوارها.
باده نوشان عیش خانه تو
فارغند از خمار و از خمّار
هوش مصنوعی: نوشندگان باده در شادی و سرور در خانه تو هستند و از حالت مستی و تأثیر خماری بی‌خبرند.
بر سپهرت بود بپایه شرف
و بهشتت بود بنزهت عار
هوش مصنوعی: در آسمان تو، منزلت و جایگاه بزرگی داشتی و بهشت تو، به خاطر ننگ و عیب تو، از بین رفته است.
همچو بخت جمال دولت و دین
تا ابد چشم نرگست بیدار
هوش مصنوعی: صفت زیبایی و خوشبختی همچنان که با دین و دولت همراه است، همواره به تماشای توست و بیدار است.
آن فلک رفعت ستاره محل
وان قضا قدرت قدر مقدار
هوش مصنوعی: آسمان بلندی ستاره محل است و سرنوشت، قدرت و اندازه را تعیین می‌کند.
لازم آستان او اقبال
بنده ی بندگان او دینار
هوش مصنوعی: اینجا می‌گوید که برای دسترسی به مقام و منزلت او، تکیه بر خوشبختی و اقبال بنده‌ای از بندگان او کافی است. در واقع، به اهمیت توکل بر خدا و رضایت او در زندگی اشاره شده است.
حلمش از باد دفع کرده شتاب
حزمش از خاک رفع کرده قرار
هوش مصنوعی: صبر و بردباری او به قدری است که حتی وزش باد نیز نمی‌تواند او را از مسیرش منحرف کند، و احتیاط و دقت او به اندازه‌ای است که هیچ چیزی نتواند آرامش او را مختل کند.
ایجهان خادم و تواش مخدوم
وی فلک ز ایرو در تو مزار
هوش مصنوعی: ای جهان خدمتگزار تو و تو سرور اویی و آسمان از تو در جایگاه توست.
به یسار تو بحر خورده یمین
بیمین تو چرخ داده یسار
هوش مصنوعی: در سمت چپ تو دریا وجود دارد و در سمت راست تو، چرخش جهان را نظاره می‌کنی.
عالمت بنده و تو عالم بخش
دولتت باقی و تو دولتیار
هوش مصنوعی: تو که عالم و دانایی، بندگان تو را خدمت می‌کنند و تو از موهبت‌های خود همیشه بهره‌مند هستی و در راه یاری‌رسانی به دیگران قرار داری.
مملکت را بکلکت استغنا
معدلت را بذاتت استظهار
هوش مصنوعی: مملکت به وسیله‌ی خودکفایی و منابع داخلی‌اش به رفاه می‌رسد و از توانایی‌های خود برای پیشرفت و حمایت بهره‌مند می‌شود.
کمر بندگی بخدمت تو
بسته همواره چرخ ناهموار
هوش مصنوعی: همواره خود را برای خدمت به تو آماده کرده‌ام و در این مسیر با دشواری‌ها و چالش‌های زندگی مواجه بوده‌ام.
زده بر چنگ در ادای صریر
نی کلکت نوای موسیقار
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن یک لحظه زیبای موسیقی و هنر اشاره دارد. نوازنده‌ای با دقت و حساسیّت بر ساز خود می‌نوازد و صدای دلنواز نی به گوش می‌رسد. این صدا، مشابه نواهای دل‌انگیز موسیقیدانان ماهر است که می‌تواند احساسات عمیق را منتقل کند.
سایه بر کار آفتاب انداز
که هوا داری تو دارد کار
هوش مصنوعی: سایه‌ای بر روی کار خود بیفکن تا اینکه جریان زندگی به نفع تو پیش برود.
تا عدد لازم شمار بود
باد عمرت برون ز حد شمار
هوش مصنوعی: تا زمانی که تعداد سال‌های عمرت به حد معینی نرسیده باشد، زندگی‌ات باید از حد معین خود فراتر رود.
تا عمارت به عدل یابد ملک
بادی از عمر و ملک برخوردار
هوش مصنوعی: برای اینکه سرزمین در امنیت و آرامش قرار گیرد، نیاز به رهبری دارد که از عمر خود بهره‌مند باشد و عدالت را در حکومت خود برقرار کند.