گنجور

شمارهٔ ۷۲

رفتی ز برم ولی نرفتی ز ضمیر
باز آی که جانی و ز جان نیست گزیر
هر لحظه ز کوی تو کنم عزم سفر
خونابهٔ چشم من شود دامن‌گیر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتی ز برم ولی نرفتی ز ضمیر
باز آی که جانی و ز جان نیست گزیر
هوش مصنوعی: تو از کنارم رفتی، اما از دل و روح من نرفته‌ای. بی‌زحمت برگرد، زیرا تو جان منی و هیچ راه فراری از آن وجود ندارد.
هر لحظه ز کوی تو کنم عزم سفر
خونابهٔ چشم من شود دامن‌گیر
هوش مصنوعی: هر بار که از خیابان تو قصد رفتن دارم، اشک های من باعث می‌شود که دلم پر از درد و رنج شود.