شمارهٔ ۱۷ - و له ایضاً
ای باقبال تو با برگ و نوا خرس و خروس
وی خرد خوانده بداندیش ترا خرس و خروس
قهر و لطفت چو مؤثر شده در ملک وجود
زشت روی آمده و خوب لقا خرس و خروس
غضب و عنف تو چون کرده تصور دد و دام
مانده در سلسله ی خوف و رجا خرس و خروس
طبعت ار چشم تغیر فکند در عالم
تاجدار آید و پشمینه قبا خرس و خروس
خصمت ارشیر سیاهست و گر باز سپید
بهمه رنگ بود در بر ما خرس و خروس
اگرش کسوت پر طاس و قبای فنکست
خواندش اختر پیروزه وطا خرس و خروس
ور شود سرو خرامنده ی بستان جلال
برکنندش ز زمین همچو گیا خرس و خروس
آفرینش همه در رقبه ی فرمان تواند
از مه و ماهی و فیل و پشه تا خرس و خروس
در طربخانه ی بخت تو ز خوش نغمه ی چرخ
از مه و مشتری افزون ببها خرس و خروس
نبود هیچ عجب گر ز ره شهوت و آز
بازگردند بدوران شما خرس و خروس
رنج بدخواه ترا روی شفا نیست مگر
فضله ی خویش دهندش بدوا خرس و خروس
بستن و خستن و بگرفتن و کشتن خواهد
دایم از بهر حسودت ز خدا خرس و خروس
گر شود عنف تو از راه تحکّم مانع
نروند از عقب حرص و هوی خرس و خروس
عاقلان جمله برینند که ممکن باشد
گر بعهد تو شوند از عقلا خرس و خروس
دشمن خیره سرت چون بقفا کشته شود
همچنان کینه کشندش ز قفا خرس و خروس
بد سگالان ترا تا بنشانند از پای
ننشیند دمی از سرپا خرس و خروس
چونکه افضال تو بر سائر و طائر تابد
فضال آیند ز عالم بذکا خرس و خروس
ور زرای تو بیابند فروغی گردند
پورسینا و سنائی ثنا خرس و خروس
هر که بدگوی تو باشد مدهش در دل راه
که بدریا نتوان کرد رها خرس و خروس
کی زمن دست بدارند که هرگز نکنند
رقص و رامشگری از باد هوا خرس و خروس
چه ردیفست که از بنده طلب داشته اید
که نگفتست کسی از شعرا خرس و خروس
من درین شهر نه بازی گرم و مرغ فروش
که بود خاطر من اینهمه با خرس و خروس
مدعی گو برو و هرچه توان گفت بگوی
که بود هرزه رو و هرزه درا خرس و خروس
سخنم بحر محیطست و از و می دانم
که نیارند برون شد بشنا خرس و خروس
بنگر این عرصه که بر وی زده ام خیمه نظم
همه پیرامن او ساخته جا خرس و خروس
تا از این دامگه شش در خاکی نبرند
ره بنه بارگه و هست سرا خرس و خروس
عیش بدخواه تو آن باد که در پرده ی جان
بودش چنگ زن و پرده سرا خرس و خروس
شمارهٔ ۱۶ - فی مدح شهریار الاعظم مبارز الحق و الدین محمد و تهنیة یوم تطهیر اولاده: بوقت صبح چو سیمرغ آتشین شهپرشمارهٔ ۱۸ - یمدح الشیخ الاعظم سلطان المشایخ مرشد الحق و الدین ابواسحق الکازرونی قدّس الله سرّه: زهی سپهر برین متکّای بواسحق
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای باقبال تو با برگ و نوا خرس و خروس
وی خرد خوانده بداندیش ترا خرس و خروس
هوش مصنوعی: ای خوشاقبال، تو شاداب و سرزندهای، مانند پرندگان و درختان با آواز دلنشین. اما نادانانی که تو را میشناسند، تو را به خرس و خروس تشبیه میکنند.
قهر و لطفت چو مؤثر شده در ملک وجود
زشت روی آمده و خوب لقا خرس و خروس
هوش مصنوعی: زمانی که قهر و مهربانی تو در سرنوشت زندگی تاثیر گذاشته است، چهره زشت و زیبا به وجود آمدهاند، مانند خرس و خروس.
غضب و عنف تو چون کرده تصور دد و دام
مانده در سلسله ی خوف و رجا خرس و خروس
هوش مصنوعی: غضب و خشونت تو مانند تصوراتی است که از حیوانات وحشی و اهلی در ذهن ایجاد میکند و در پی آن، انسان در چنگال ترس و امید گرفتار میشود.
طبعت ار چشم تغیر فکند در عالم
تاجدار آید و پشمینه قبا خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر طبیعت تو دچار تغییر شود، در دنیای جدید مانند یک پادشاه میشوی، اما در عین حال پوشش تو میتواند ظاهری ساده و بیادعا داشته باشد، مانند لباسهای خرس و خروس.
خصمت ارشیر سیاهست و گر باز سپید
بهمه رنگ بود در بر ما خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو سیاه باشد، حتی اگر باز هم سفید باشد، همه رنگها در برابر ما خرس و خروس خواهند بود.
اگرش کسوت پر طاس و قبای فنکست
خواندش اختر پیروزه وطا خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر کسی او را با لباسی کهنه و بیارزش معرفی کند، باید بدانید که او در واقع به یک ستاره درخشان و خوششانس شبیه است، که مانند خرس و خروس نمایانگر قدرت و شرف است.
ور شود سرو خرامنده ی بستان جلال
برکنندش ز زمین همچو گیا خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر سرو خوشقد و قامت باغ با زیبایی و طراوتش برکنده شود، مانند گیاه که از زمین بیرون آورده میشود، حتی اگر در حال خرامش باشد، مانند خرس و خروس از آن جدا میشود.
آفرینش همه در رقبه ی فرمان تواند
از مه و ماهی و فیل و پشه تا خرس و خروس
هوش مصنوعی: تمام موجودات و پدیدهها تحت فرمان و ارادهٔ تو هستند، از بزرگترین و باعزتترین مانند ماه و خورشید تا کوچکترین و ناچیزترین مانند پشه و حتی خرس و خروس.
در طربخانه ی بخت تو ز خوش نغمه ی چرخ
از مه و مشتری افزون ببها خرس و خروس
هوش مصنوعی: در خانه شادی و سرور تو، به خاطر آهنگهای دلنواز زمان، خوشی و زیبایی بیشتری نسبت به ماه و ستارهها وجود دارد.
نبود هیچ عجب گر ز ره شهوت و آز
بازگردند بدوران شما خرس و خروس
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد اگر در زمان شما، خرس و خروس به خاطر شهوت و آز از راه خود بازگردند.
رنج بدخواه ترا روی شفا نیست مگر
فضله ی خویش دهندش بدوا خرس و خروس
هوش مصنوعی: رنج و آزار دشمنان تو هیچ فایدهای ندارد، مگر اینکه خودت ابتدا نیکیها و خوبیها را به آنها تقدیم کنی، مثل اینکه در آغاز فعالیتی درست و سازنده شروع کنی.
بستن و خستن و بگرفتن و کشتن خواهد
دایم از بهر حسودت ز خدا خرس و خروس
هوش مصنوعی: دشمنان همواره به خاطر حسادت، به دنبال آسیب رساندن به تو هستند و همیشه در پی ایجاد ناراحتی و درد برای تو هستند.
گر شود عنف تو از راه تحکّم مانع
نروند از عقب حرص و هوی خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر تو با استبداد خود رفتار کنی، مانع نخواهی شد از پیروی حرص و هوس، مثل خرس و خروس.
عاقلان جمله برینند که ممکن باشد
گر بعهد تو شوند از عقلا خرس و خروس
هوش مصنوعی: عاقلها همه بر این باورند که ممکن است اگر تو با آنها پیمانی ببندی، خرس و خروس هم از گروه افراد خردمند باشند.
دشمن خیره سرت چون بقفا کشته شود
همچنان کینه کشندش ز قفا خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر دشمن عصبانی و جانسختی کشته شود، مانند این که خرس و خروس در طبیعت به کینهورزی ادامه میدهند، او هم از پشت سر مورد کینه ورزی قرار میگیرد.
بد سگالان ترا تا بنشانند از پای
ننشیند دمی از سرپا خرس و خروس
هوش مصنوعی: بدخواهان تو را هدف قرار دادهاند، اما تو هرگز از پا نخواهی نشست و همچنان استوار و با قدرت به راه خود ادامه خواهی داد. این مانند خرس و خروس است که هیچگاه دست از تلاش برنمیدارند.
چونکه افضال تو بر سائر و طائر تابد
فضال آیند ز عالم بذکا خرس و خروس
هوش مصنوعی: زمانی که رحمت و خوبیهای تو بر موجودات زمینی و پرندگان میتابد، این خوبیها باعث میشود که از دنیای غیب، خرس و خروس نیز به سوی تو بیایند.
ور زرای تو بیابند فروغی گردند
پورسینا و سنائی ثنا خرس و خروس
هوش مصنوعی: اگر تو شعری زیبا بنویسی، مانند کسانی چون پورسینا و سنایی مورد ستایش قرار خواهی گرفت و نامت بر سر زبانها خواهد افتاد.
هر که بدگوی تو باشد مدهش در دل راه
که بدریا نتوان کرد رها خرس و خروس
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل از تو بدگویی میکند، نگذار که این موضوع به تو آسیب بزند، زیرا مانند این است که نمیتوان به راحتی یک خرس و خروس را به دریا انداخت و رها کرد.
کی زمن دست بدارند که هرگز نکنند
رقص و رامشگری از باد هوا خرس و خروس
هوش مصنوعی: هرگز از من دست نمیکشند، زیرا همیشه در حال رقص و شادی هستند و این شادی از بادی زودگذر و بیثبات نشأت میگیرد.
چه ردیفست که از بنده طلب داشته اید
که نگفتست کسی از شعرا خرس و خروس
هوش مصنوعی: شما چه خواستهای از من دارید که هیچیک از شاعران چیزی دربارهی آن نگفتهاند و هیچ اشارهای به خرس و خروس نشده است؟
من درین شهر نه بازی گرم و مرغ فروش
که بود خاطر من اینهمه با خرس و خروس
هوش مصنوعی: در این شهر که من زندگی میکنم، نه تفریحی دارم و نه کسی را میشناسم که مرغ بفروشد. تمام افکار من به همان اندازه درگیر به مسائل و چالشها شدهاند که خرس و خروس.
مدعی گو برو و هرچه توان گفت بگوی
که بود هرزه رو و هرزه درا خرس و خروس
هوش مصنوعی: مدعی، برو و هر چیزی که میخواهی بگو، چون تو فرد بی ارزشی هستی و خودت را در موقعیتی نادرست قرار دادهای.
سخنم بحر محیطست و از و می دانم
که نیارند برون شد بشنا خرس و خروس
هوش مصنوعی: سخنان من مانند دریایی عمیق و وسیع است و میدانم که نمیتوانند از آن بیرون بروند. بشناسید خرس و خروس.
بنگر این عرصه که بر وی زده ام خیمه نظم
همه پیرامن او ساخته جا خرس و خروس
هوش مصنوعی: به تماشا بنشین که چگونه در این فضا چادر نظم برپا کردهام و تمامی اطراف آن را با توجه به سنتها و موجودات مختلف، پر کردهام.
تا از این دامگه شش در خاکی نبرند
ره بنه بارگه و هست سرا خرس و خروس
هوش مصنوعی: تا زمانی که در این دنیا هستی، مراقب باش که گرفتار دامهای زندگی نشوی و به سوی کمال و حقیقت حرکت کنی. در این مسیر، باید از جایی که هستی به سمت نور و آگاهی بروی.
عیش بدخواه تو آن باد که در پرده ی جان
بودش چنگ زن و پرده سرا خرس و خروس
هوش مصنوعی: زندگی بدخواهان تو مانند بادی است که در عمق وجود انسان، بر تارهای_string_ تار نواخته میشود؛ همانند خر و خروس که در یک پردهی مسخره به سر میبرند.