گنجور

شمارهٔ ۹۷

پیه سوز چشم من سر شمع ایوان تو باد
جان من پروانه ی شمع شبستان تو باد
هر پریشانی که آید روز و شب در کار من
از سر زلف دلاویز پریشان تو باد
مرغ دل کو طائر بستانسرای عشق شد
همدم بلبل نوایان گلستان تو باد
جان سرمست که گشت از صافی وصلت خراب
بی نصیب از دُردی دلگیر هجران تو باد
سرمه ی چشم جهان بین من خاکی نهاد
از غبار رهنورد باد جولان تو باد
تا بود گوی کواکب در خم چوگان چرخ
گوی دلها در خم زلف چو چوگان تو باد
ای رخ بستان فروزت لاله برگ باغ حسن
عندلیب باغ جان مرغ خوش الحان تو باد
آنکه همچون لاله از مهرش دل پر خون بسوخت
سایه پرورد سهی سرو خرامان تو باد
هر که چون خواجو صف آرای سپاه بیخودیست
چشم خون افشان او سقّای میدان تو باد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیه سوز چشم من سر شمع ایوان تو باد
جان من پروانه ی شمع شبستان تو باد
هوش مصنوعی: چشم من مانند شمعی در پیش روی توست و جان من مانند پروانه‌ای است که دور شمع شبستان تو می‌چرخد.
هر پریشانی که آید روز و شب در کار من
از سر زلف دلاویز پریشان تو باد
هوش مصنوعی: هر نوع نگرانی و آشفتگی که به سراغم می‌آید، چه در روز و چه در شب، از گیسوان دلنشین و آشفته تو نشأت می‌گیرد.
مرغ دل کو طائر بستانسرای عشق شد
همدم بلبل نوایان گلستان تو باد
هوش مصنوعی: پرنده دل که در باغ عشق به پرواز درآمده، هم‌نشین بلبل است و نوای گلستان تو همیشه با اوست.
جان سرمست که گشت از صافی وصلت خراب
بی نصیب از دُردی دلگیر هجران تو باد
هوش مصنوعی: جان شاداب من که به خاطر نزدیکی به تو به شوق آمده است، به خاطر دوری تو از نعمتِ عشق بی‌بهره و غمگین باد.
سرمه ی چشم جهان بین من خاکی نهاد
از غبار رهنورد باد جولان تو باد
هوش مصنوعی: چشم من که همه چیز را می‌بیند، پر از غبار بادی است که تو به راه انداخته‌ای. این خاکی که در آن وجود دارد، به خاطر سفر تو و حرکاتت است.
تا بود گوی کواکب در خم چوگان چرخ
گوی دلها در خم زلف چو چوگان تو باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که گوی‌های ستاره‌ها در دایره‌ی بازی چرخ قرار دارند، امیدوارم گوی دل‌ها نیز در چنبره‌ی زلف تو گردش کند.
ای رخ بستان فروزت لاله برگ باغ حسن
عندلیب باغ جان مرغ خوش الحان تو باد
هوش مصنوعی: ای چهره‌ات چون گل در باغی سرسبز می‌درخشد، لاله‌ها و گل‌های زیبای باغ برای توست و پرنده خوش‌خوان باغ جان، آهنگ زندگی‌ات را می‌سراید.
آنکه همچون لاله از مهرش دل پر خون بسوخت
سایه پرورد سهی سرو خرامان تو باد
هوش مصنوعی: کسی که مانند گل لاله از عشق تو دلش پر از خون شده است، امیدوارم همیشه سایه‌ات بر سرش باشد و تو با زیبایی و لطافت خود همچون سروی خوش‌رخ در حرکت باشی.
هر که چون خواجو صف آرای سپاه بیخودیست
چشم خون افشان او سقّای میدان تو باد
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند خواجو در صفوف سپاه به خودنمایی می‌پردازد، بی‌خود است؛ ای کاش چشمان او که خون دل می‌ریزد، سقا و آب‌پاش میدان تو باشد.