گنجور

شمارهٔ ۹

آخر ای یار فراموش مکن یاران را
دل سرگشته به دست آر جگرخواران را
عام را گر ندهی بار به خلوتگه خاص
ز آستان از چه کنی دور پرستاران را
وصل یوسف ندهد دست به صد جان عزیز
این چه سودای محال است خریداران را
گر نه یاری کند انفاس روان‌بخش نسیم
خبر از مقدم یاران که دهد یاران را
آنک چون بنده بهر موی اسیری دارد
کی رهایی دهد از بند گرفتاران را
دست در دامن تسلیم و رضا باید زد
اگر از پای درآرند گنهکاران را
روز باران نتوان بار سفر بست ولیک
پیش طوفان سرشکم چه محل باران را
دستگاهی‌ست پر از نافه آهوی تتار
حلقهٔ سنبل مشکین تو عطاران را
حال خواجو ز سر کوی خرابات بپرس
که نیابی به در صومعه خماران را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آخر ای یار فراموش مکن یاران را
دل سرگشته به دست آر جگرخواران را
هوش مصنوعی: ای دوست، فراموش نکن دوستانت را که دل‌های دل‌تنگ و شیدا در دست کسانی است که زخم‌خورده‌اند.
عام را گر ندهی بار به خلوتگه خاص
ز آستان از چه کنی دور پرستاران را
هوش مصنوعی: اگر به عموم مردم اجازه ندهی که از بارگاه خاص بروند، پس چرا پرستاران و خدمتگزاران را از درگاه دور می‌کنی؟
وصل یوسف ندهد دست به صد جان عزیز
این چه سودای محال است خریداران را
هوش مصنوعی: اتصال به یوسف، حتی اگر با صد جان عزیز هم باشد، فایده‌ای ندارد. این چه خیالات باطلی است که خریداران برای خود می‌بافند؟
گر نه یاری کند انفاس روان‌بخش نسیم
خبر از مقدم یاران که دهد یاران را
هوش مصنوعی: اگر نسیم دل‌انگیز و تازه‌ای کمک نکند، خبری از آمدن دوستان به ما نخواهد رسید.
آنک چون بنده بهر موی اسیری دارد
کی رهایی دهد از بند گرفتاران را
هوش مصنوعی: آیا کسی که خود درگیر مشکلات و اسارت‌هاست، می‌تواند به دیگران که در بند هستند کمک کند و آن‌ها را آزاد کند؟
دست در دامن تسلیم و رضا باید زد
اگر از پای درآرند گنهکاران را
هوش مصنوعی: باید به آرامی و با قبول واقعیت‌ها پیش برویم، حتی اگر گناهکاران در سختی و عذاب قرار بگیرند.
روز باران نتوان بار سفر بست ولیک
پیش طوفان سرشکم چه محل باران را
هوش مصنوعی: در روز بارانی نمی‌توان سفر رفت، اما در برابر طوفان، اشک من چه اهمیتی دارد که باران کجا فرود می‌آید.
دستگاهی‌ست پر از نافه آهوی تتار
حلقهٔ سنبل مشکین تو عطاران را
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و لطافت عطر و بوی موهای معشوق می‌پردازد و احساساتی همچون عشق و زیبایی را به تصویر می‌کشد. در اینجا، بوی خوشی که از موهای معشوق به مشام می‌رسد، توصیف شده است و آن را با صفات دل‌انگیزی مرتبط می‌سازد. به طور کلی، شاعر سعی دارد زیبایی و جذابیت معشوق را به شکلی زیبا و شاعرانه بیان کند.
حال خواجو ز سر کوی خرابات بپرس
که نیابی به در صومعه خماران را
هوش مصنوعی: از حال خواجو بپرس که در کوی خراباتی‌ها چگونه است، زیرا در صومعه‌ها خبری از حال خماران (نوشندگان) نخواهی یافت.

حاشیه ها

1403/07/06 00:10
شهرزاد جعفری

لطفا معانی اشعار بزارید