گنجور

شمارهٔ ۸۱

گردون کنایتی ز سر بام ما بود
کوثر حکایتی ز لب جام ما بود
سر سبزی شکوفه ی بستانسرای فضل
از رشحه ی مقاطر اقلام ما بود
خوش بوئی نسیم روان بخش باغ عقل
از نفحه ی معاصر ارقام ما بود
خورشید اگرچه شرفه ی ایوان کبریاست
خشتی زرهگذار در بام ما بود
مارا جوی بدست نبینی ولی دو کون
یک حبّه از فواضل انعام ما بود
چون خیمه بر مخیم کرّ و بیان زنیم
چرخ برین معسکر احشام ما بود
بدر منیر و گیسوی عنبر فشان شب
منجوق چتر و پرچم اعلام ما بود
نوری که وقت صبح ز مشرق شود پدید
از عکس جام باده ی گلفام ما بود
ز ایام اگرچه تیره بود روز عمر ما
فرخنده روز آنک در ایام ما بود
قصر وجود تا با بد کی شود خراب
گر زانک بر کتابه ی او نام ما بود
خواجو مگو حکایت سرچشمه ی حیات
کان قطره ئی ز جام غم انجام ما بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گردون کنایتی ز سر بام ما بود
کوثر حکایتی ز لب جام ما بود
هوش مصنوعی: آسمان به صورت مجازی و از بالای بام ما سخن می‌گوید و آب حیات که به کوثر معروف است، داستانی دارد که از لب جام ما نشأت می‌گیرد.
سر سبزی شکوفه ی بستانسرای فضل
از رشحه ی مقاطر اقلام ما بود
هوش مصنوعی: درختان باغ به لطف و فضیلت ما سرسبز و پرگل شدند.
خوش بوئی نسیم روان بخش باغ عقل
از نفحه ی معاصر ارقام ما بود
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو و تازه‌ای که از باغ عقل می‌وزد، نتیجه‌ و اثر معاصر و پیشرفته‌ای از دانش و اندیشه ماست.
خورشید اگرچه شرفه ی ایوان کبریاست
خشتی زرهگذار در بام ما بود
هوش مصنوعی: خورشید هرچند که در جایگاه والای خود قرار دارد و نماد عظمت است، اما در بام ما همچنان سنگی ساده و بی‌ارزش به شمار می‌آید.
مارا جوی بدست نبینی ولی دو کون
یک حبّه از فواضل انعام ما بود
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که ممکن است به ظاهر مردم را کمتر از آنچه که هست، ببینند؛ اما در واقع، همه‌ی افراد دارای ویژگی‌ها و قابلیت‌های گران‌بهایی هستند که شاید در نگاه اول قابل مشاهده نباشند. در واقع، این سخن به ارزش‌گذاری نادرست و عدم شناخت واقعی از دیگران می‌پردازد.
چون خیمه بر مخیم کرّ و بیان زنیم
چرخ برین معسکر احشام ما بود
هوش مصنوعی: زمانی که ما خیمه‌مان را برپا کنیم و آماده باشیم، زندگی و امکانات ما در این دنیا مانند یک کاروانسرا برای احشام‌مان خواهد بود.
بدر منیر و گیسوی عنبر فشان شب
منجوق چتر و پرچم اعلام ما بود
هوش مصنوعی: ماه درخشان و گیسوی خوشبو، شب من پر از ستاره‌های درخشان و پرچم‌های زیبا بود.
نوری که وقت صبح ز مشرق شود پدید
از عکس جام باده ی گلفام ما بود
هوش مصنوعی: نوری که در صبح از سمت شرق به وجود می‌آید، ناشی از تصویرگری جام شراب زیبای ماست.
ز ایام اگرچه تیره بود روز عمر ما
فرخنده روز آنک در ایام ما بود
هوش مصنوعی: هرچند روزهای عمر ما تیره و غم‌انگیز بودند، اما روزهایی که در زندگی‌مان خوشایند و شاداب بودند، موجب فرخندگی ما شدند.
قصر وجود تا با بد کی شود خراب
گر زانک بر کتابه ی او نام ما بود
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند قصر و ساختمان بزرگی است که نمی‌تواند با بدی و آزار دیگران خراب شود، زیرا نام و هویت او در صفحات زندگی ثبت شده و این باعث قوت و استحکام او می‌شود.
خواجو مگو حکایت سرچشمه ی حیات
کان قطره ئی ز جام غم انجام ما بود
هوش مصنوعی: خواجو نمی‌گوید که داستان چشمه زندگی چیست، زیرا آن قطره‌ای از جام غم بود که سرنوشت ما را رقم زد.