شمارهٔ ۷۱
آنک هرگز نظری با من شیدا نکند
نتواند که مرا بی سر و بی پا نکند
دوش می گفت که من با تو وفا خواهم کرد
لیک معلوم ندارم که کند یا نکند
اگر آن حور پری رخ بخرامد در باغ
نبود آدمی آنکس که تماشا نکند
خسرو آن نیست که از آتش دل چون فرهاد
جان فدای لب شیرین شکر خا نکند
گل چو بر ناله ی مرغان چمن خنده زند
چکند بلبل شب خیز که سودا نکند
هر که را تیغ جفا بر دل مجروح زنی
حذر از ضربت شمشیر تو قطعا نکند
چون توانم شدن از نرگس مستت ایمن
کانک چشم تو کند کافر یغما نکند
گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
نتواند که رخم بیند و صفرا نکند
هر که احوال دل غرقه بداند خواجو
اگرش عقل بود روی بدریا نکند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنک هرگز نظری با من شیدا نکند
نتواند که مرا بی سر و بی پا نکند
هوش مصنوعی: او هرگز نمیتواند به من نگاهی بیندازد و عاشقانه مرا تحت تأثیر قرار دهد، چون نمیتواند مرا بی سر و بی پا کند.
دوش می گفت که من با تو وفا خواهم کرد
لیک معلوم ندارم که کند یا نکند
هوش مصنوعی: دیشب کسی میگفت که به من وفادار خواهد بود، اما نمیدانم آیا واقعاً این کار را خواهد کرد یا نه.
اگر آن حور پری رخ بخرامد در باغ
نبود آدمی آنکس که تماشا نکند
هوش مصنوعی: اگر آن دختر زیبای بهشت در باغ قدم بزند، دیگر آدمی نیست که بتواند او را تماشا نکند.
خسرو آن نیست که از آتش دل چون فرهاد
جان فدای لب شیرین شکر خا نکند
هوش مصنوعی: خسرو کسی نیست که مانند فرهاد به خاطر عشق شیرینی، جانش را به خطر نیندازد یا فدای او نکند.
گل چو بر ناله ی مرغان چمن خنده زند
چکند بلبل شب خیز که سودا نکند
هوش مصنوعی: زمانی که گل به آواز خوشمرغهای چمن میخندد، بلبل شبزندهدار چه غمی میتواند داشته باشد؟
هر که را تیغ جفا بر دل مجروح زنی
حذر از ضربت شمشیر تو قطعا نکند
هوش مصنوعی: هر کسی را که با بدی و ظلم مورد آزار قرار دهی، قطعا از قدرت و تأثیر تو در امان نخواهد ماند.
چون توانم شدن از نرگس مستت ایمن
کانک چشم تو کند کافر یغما نکند
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از زیبایی و جذابیت چشمان تو رهایی پیدا کنم، در حالی که آنها به قدری دلربا هستند که حتی ایمان و اعتقادم را تحت تاثیر قرار میدهند و مرا به خطر میاندازند؟
گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
نتواند که رخم بیند و صفرا نکند
هوش مصنوعی: هرگاه که به باغ و گلستان میروم و از کنار گلها میگذرم، نمیتوانم خاموش بمانم و چهرهام را پنهان کنم، زیرا زیبایی آنها مرا به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و نمیتوانم احساسم را نسبت به آنها پنهان کنم.
هر که احوال دل غرقه بداند خواجو
اگرش عقل بود روی بدریا نکند
هوش مصنوعی: هر کسی که با احوال دل دیگران آشنا باشد، اگر پختگی داشته باشد هرگز از سر احساسات و هوس به دریا نمیرود.

خواجوی کرمانی