گنجور

شمارهٔ ۷۰

پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد
خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد
کشته ی تیغ ملامت برضا نتوان شد
حذر از ضربت شمشیر قضا نتوان کرد
گرچه از ما بخطا روی بپیچید و برفت
ترک آن ترک ختائی بخطا نتوان کرد
قامتش را بصنوبر نتوان خواندن از آنک
نسبت سرو خرامان بگیا نتوان کرد
باغبان گو مکن افغان که بهنگام بهار
مرغ را از گل صدبرگ جدا نتوان کرد
گر نخواهی که رود دانش هوش تو برود
گوش بر زمزمه ی پرده سرا نتوان کرد
گر بخنجر زندم روی نتابم ز درش
زانک با او بجفا ترک وفا نتوان کرد
گو بشمشیر بکش یا ز کمندش برهان
صید را این همه در قید رها نتوان کرد
نام خواجو بر آن خسرو خوبان که برد
زانک در حضرت شه یاد گدا نتوان کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد
خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد
هوش مصنوعی: نمی‌توان به کسی که مورد علاقه‌ام است، پشت کنم و دوری از او را تحمل کنم. همچنین نمی‌توان خود را هدف درد و رنج قرار دهم.
کشته ی تیغ ملامت برضا نتوان شد
حذر از ضربت شمشیر قضا نتوان کرد
هوش مصنوعی: انسان نمی‌تواند از سرزنش و انتقاد دوری کند، همان‌طور که نمی‌تواند سرنوشت خود را تغییر دهد و از ضربه‌های آن فرار کند.
گرچه از ما بخطا روی بپیچید و برفت
ترک آن ترک ختائی بخطا نتوان کرد
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است به خاطر اشتباهی از ما روی گردان شده و برود، اما نمی‌توانیم در مورد آن ترک ختا، که ترک باشد، اشتباهی انجام دهیم.
قامتش را بصنوبر نتوان خواندن از آنک
نسبت سرو خرامان بگیا نتوان کرد
هوش مصنوعی: قد او را نمی‌توان به درخت صنوبر تشبیه کرد، چرا که نسبت به قامت سرو لَخت و شاداب، این قیاس ممکن نیست.
باغبان گو مکن افغان که بهنگام بهار
مرغ را از گل صدبرگ جدا نتوان کرد
هوش مصنوعی: باغبان، نگران نباش که در فصل بهار نمی‌توان پرنده را از گل‌های زیبا و خوشبو جدا کرد.
گر نخواهی که رود دانش هوش تو برود
گوش بر زمزمه ی پرده سرا نتوان کرد
هوش مصنوعی: اگر نخواهی که دانش و هوش تو از بین برود، نمی‌توانی فقط به صدای نوازنده گوش دهی.
گر بخنجر زندم روی نتابم ز درش
زانک با او بجفا ترک وفا نتوان کرد
هوش مصنوعی: اگر بخواهد با خنجر به من آسیب بزند، من روی خود را از او برنمی‌گردانم؛ زیرا نمی‌توان با کسی که به ما ظلم می‌کند، ترک وفا کرد.
گو بشمشیر بکش یا ز کمندش برهان
صید را این همه در قید رها نتوان کرد
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی کسی را نجات دهی، باید یا با قدرت خود به او کمک کنی یا او را از بند رهایی ببخشی، چون نمی‌توان بدون اقدام مؤثر او را در قید و بند نگه داشت.
نام خواجو بر آن خسرو خوبان که برد
زانک در حضرت شه یاد گدا نتوان کرد
هوش مصنوعی: نام خواجو به آن شاه خوبان مشهور است، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند در محضر آن پادشاه بزرگ، یاد گدا را بکند.

حاشیه ها

1395/10/29 16:12
رماک

با سلام.
.به عقیده بنده در مصراع اول،کمان ابرو صحیح است..