شمارهٔ ۵
کجا خبر بود از حال ما حبیبان را
که از مرض نبود آگهی طبیبان را
گر از بنفشه و سنبل وفا طلب دارند
معین است که سوداست عندلیبان را
ز خوان مرحمت آنها که میدهند نصیب
به تیغ کین ز چه رانند بینصیبان را
اگر ز خاک محبان غبار برخیزد
مؤاخذت نکند هیچکس حبیبان را
گذشت محمل و ما در خروش و ناله ولیک
چه التفات به بانگ جرس نجیبان را
گهی که عاشق و معشوق را وصال بود
گمان مبر که بود آگهی رقیبان را
میان لیلی و مجنون نه آن مواصلت است
که اطلاع بر آن اوفتد لبیبان را
عجب نباشد اگر در ادای خطبهٔ عشق
مفارقت کند از تن روان خطیبان را
غریب نبود اگر یار آشنا خواجو
مراد خویش مهیا کند غریبان را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کجا خبر بود از حال ما حبیبان را
که از مرض نبود آگهی طبیبان را
هوش مصنوعی: هیچ کس از حال ما دوستان خبر نداشت، زیرا پزشکان هم از بیماری ما اطلاعی نداشتند.
گر از بنفشه و سنبل وفا طلب دارند
معین است که سوداست عندلیبان را
هوش مصنوعی: اگر از گلهای بنفشه و سنبل انتظار وفاداری داشته باشند، مشخص است که برای بلبلان سودی نخواهد داشت.
ز خوان مرحمت آنها که میدهند نصیب
به تیغ کین ز چه رانند بینصیبان را
هوش مصنوعی: از سفرهی نعمت کسانی که با بخشش خود، نصیب میدهند، چرا بینصیبها را با شمشیر کینه میرانند؟
اگر ز خاک محبان غبار برخیزد
مؤاخذت نکند هیچکس حبیبان را
هوش مصنوعی: اگر گرد و غباری از خاک دوستان برآید، هیچکس از این بابت با آنها مشکلی پیدا نمیکند.
گذشت محمل و ما در خروش و ناله ولیک
چه التفات به بانگ جرس نجیبان را
هوش مصنوعی: زمانه به سرعت میگذرد و ما در حال گله و شکایت هستیم، اما هیچگونه توجهی به صدای جرس و احوال نیکوکاران و انسانهای بزرگ نداریم.
گهی که عاشق و معشوق را وصال بود
گمان مبر که بود آگهی رقیبان را
هوش مصنوعی: گاهی پیش میآید که عاشق و معشوق به هم میرسند، اما فکر نکن که این موضوع باعث میشود رقبای آنها از این رابطه باخبر شوند.
میان لیلی و مجنون نه آن مواصلت است
که اطلاع بر آن اوفتد لبیبان را
هوش مصنوعی: در میان لیلی و مجنون، ارتباطی وجود ندارد که زبانها بر آن آگاه شوند.
عجب نباشد اگر در ادای خطبهٔ عشق
مفارقت کند از تن روان خطیبان را
هوش مصنوعی: جای تعجب نیست اگر کسانی که در بیان عشق سخن میگویند، از جسم و بدن خود دور شوند و فقط به روح و معنا بپردازند.
غریب نبود اگر یار آشنا خواجو
مراد خویش مهیا کند غریبان را
هوش مصنوعی: اگر یار آشنا خواجو را برای رسیدن به مرادش کمک کند، این موضوع چندان عجیب نیست و غریبان هم از این حمایت بینصیب نمانند.