گنجور

شمارهٔ ۲۸

ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست
کار اسلام ز بالای بلندت بالاست
شکل گیسوی و دهان تو بصورت حامیم
حرف منشور جلال تو بمعنی طاهاست
شب که داغ خط هندوی تو دارد چو بلال
دلش از طرّه عنبر شکنت پر سوداست
زمزم از خجلت الفاظ تو غرق عرقست
مروه از پرتو انوار تو در عین صفاست
هر که او مشتریت گشت ز هی طالع سعد
وانک در مهر تو چون ماه بیفزود بکاست
پیش آن سنبل مشکین عبیر افشانت
سخن نافه ی تاتار نگویم که خطاست
در شب قدر خرد با خم گیسویت گفت
«ایکه از هر سر موی تو دلی اندرواست»
از تو موئی بجهانی نتوان دادن از آنک
«یک سر موی ترا هر دو جهان نیم بهاست»
قطره ی ئی بخش ز دریای شفاعت ما را
کاب سرچشمه ی مهرت سخن دلکش ماست
در تو بستیم بیک موی دل از هر دو جهان
که بیک موی تو کار دو جهان گردد راست
مکن از خاک در خویش جدا خواجو را
که بود خاک ره آنکس که ز کوی تو جداست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست
کار اسلام ز بالای بلندت بالاست
هوش مصنوعی: تو که در باغ پیامبری مانند شمشاد سر به بلندای پرچم اسلام داری، کار اسلام به خاطر وجود تو به اوج و بلندی رسیده است.
شکل گیسوی و دهان تو بصورت حامیم
حرف منشور جلال تو بمعنی طاهاست
هوش مصنوعی: شکل موها و لبان تو به زیبایی و جلالی شبیه است که در دل‌ها تأثیر می‌گذارد و به معنای پاکی و عظمت است.
شب که داغ خط هندوی تو دارد چو بلال
دلش از طرّه عنبر شکنت پر سوداست
هوش مصنوعی: شب که داغ و سوزان از زیبایی توست، دل بلال پر از عشق و شور است.
زمزم از خجلت الفاظ تو غرق عرقست
مروه از پرتو انوار تو در عین صفاست
هوش مصنوعی: زمزم به خاطر شرم و خجالت از کلمات تو به عرق و تَن می‌افتد و مروه از درخشش نورهای تو در اوج زلالی است.
هر که او مشتریت گشت ز هی طالع سعد
وانک در مهر تو چون ماه بیفزود بکاست
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو نزدیک شود و تحت تأثیر خوبی‌هایت قرار گیرد، از خوش‌یمنی و شگون بهره‌مند خواهد شد. همچنین، محبت و مهر تو همچون ماهی در حال روشن‌تر شدن است، که نشان‌دهنده افزایشی در زیبایی و محبت توست.
پیش آن سنبل مشکین عبیر افشانت
سخن نافه ی تاتار نگویم که خطاست
هوش مصنوعی: در برابر زیبایی و عطر دل‌انگیز آن سنبل، دیگر سخن از خوشبو کننده‌های مصنوعی و بی‌کیفیت نمی‌گویم، چون این مقایسه نادرست است.
در شب قدر خرد با خم گیسویت گفت
«ایکه از هر سر موی تو دلی اندرواست»
هوش مصنوعی: در شب قدر، عقل به خم گیسوی تو گفت: "ای تو، از هر تار موی تو، دلی عاشق و شیدا وجود دارد."
از تو موئی بجهانی نتوان دادن از آنک
«یک سر موی ترا هر دو جهان نیم بهاست»
هوش مصنوعی: تو به هیچ قیمتی نمی‌توانی مویی از من به کسی بدهی، زیرا ارزش یک تار موی تو به اندازه‌ی دو جهان است.
قطره ی ئی بخش ز دریای شفاعت ما را
کاب سرچشمه ی مهرت سخن دلکش ماست
هوش مصنوعی: یک قطره از دریاچه شفاعت ما، کافی است تا عشق و محبت ما را به دیگران نشان دهد و سخنان دلنشین ما از همین سرچشمه نشأت می‌گیرد.
در تو بستیم بیک موی دل از هر دو جهان
که بیک موی تو کار دو جهان گردد راست
هوش مصنوعی: ما برای تو و به خاطر تو به چیزی کوچک و ظریف از عشق و احساس خود وابسته‌ایم، به طوری که همه چیزهای این جهان به خاطر آن یک مورد از عشق به تو معنادار و درست می‌شود.
مکن از خاک در خویش جدا خواجو را
که بود خاک ره آنکس که ز کوی تو جداست
هوش مصنوعی: از کمک کردن به کسی که از تو دور شده دریغ مکن، زیرا او از خاک و اصل خودش جدا شده است. به این دلیل، باید در کنارش باشی و از او حمایت کنی.

حاشیه ها

1390/09/13 12:12
صابری

من این غزل را کامل شرح کردم. جهت استفاده به ایمیل پیام بگذارید.

1400/09/20 20:12
محمد آوجی

سلام جناب صابری

چطور میتوانم به شرح شما دسترسی پیدا کنم؟