شمارهٔ ۲۷
روضه ی خلد برین بستانسرائی بیش نیست
طوطی خوش خوان جام دستانسرائی بیش نیست
گنبد گردنده ی پیروزه یعنی آسمان
در جهان آفرینش آسیائی بیش نیست
بگذر از کیوان که آن هندوی پیر سالخورد
با علو قدر و تمکین بزبهائی بیش نیست
قاضی دیوان اعلی را که خوانی مشتری
در حقیقت چون ببینی پارسائی بیش نیست
صفدر خیل کواکب گرچه ترکی پر دلست
نام آن خونی مبر کو بدلقائی بیش نیست
قیصر قصر زبرجد را که شاه انجمست
گر بدانی روشن او هم بی حیائی بیش نیست
اصف ثانی چرا خوانی دبیر چرخ را
زانک او در کوی دانش کدخدائی بیش نیست
شهره شهرست مه در راه پیمائی ولیک
بر سر میدان قدرت بادپائی بیش نیست
حاجت از حق جوی خواجو زانک ملک هر دو کون
با وجود جود او حاجت روائی بیش نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روضه ی خلد برین بستانسرائی بیش نیست
طوطی خوش خوان جام دستانسرائی بیش نیست
هوش مصنوعی: بهشت و گلستان کسانی که در آن خوشمزهها و زیباییها وجود دارد، فقط یک نمای外ی و ظاهری بیش نیست. آن تبرک و زیبایی که طوطی باصدای خوشش در این باغ میخواند، تنها یک جلوهٔ زیبا دارد و چیزی بیشتر از آن نیست.
گنبد گردنده ی پیروزه یعنی آسمان
در جهان آفرینش آسیائی بیش نیست
هوش مصنوعی: آسمان آبی و گرد، در واقع تنها یک نقطه کوچک در میان عالم هستی به شمار میآید.
بگذر از کیوان که آن هندوی پیر سالخورد
با علو قدر و تمکین بزبهائی بیش نیست
هوش مصنوعی: از آسمان و برجهای دور دست بگذر، زیرا آن پیر زن هندی که به نظر میرسد دارای مقام و شرافت است، در حقیقت بیش از یک بز نمادین نیست.
قاضی دیوان اعلی را که خوانی مشتری
در حقیقت چون ببینی پارسائی بیش نیست
هوش مصنوعی: وقتی به قاضی دیوان عالی مراجعه میکنی و او را میبینی، در واقع میتوانی بگویی که او هم به جز ظاهرِ پارسایی، چیز دیگری نیست.
صفدر خیل کواکب گرچه ترکی پر دلست
نام آن خونی مبر کو بدلقائی بیش نیست
هوش مصنوعی: هرچند صفدر خیل از زیبایی و درخششی همچون ستارهها برخوردار است، اما درواقع او تنها یک نام و یاد است و حقیقتی فراتر از آن وجود ندارد.
قیصر قصر زبرجد را که شاه انجمست
گر بدانی روشن او هم بی حیائی بیش نیست
هوش مصنوعی: اگر بدانید که قیصر، همان کاخی که از زبرجد ساخته شده، در واقع تنها نمادی از ناز و خودخواهی است و هیچ ارزش حقیقیای ندارد، خواهید فهمید که روشنایی او نیز بیشتر از یک بیحیایی نیست.
اصف ثانی چرا خوانی دبیر چرخ را
زانک او در کوی دانش کدخدائی بیش نیست
هوش مصنوعی: چرا به دبیر چرخ (زمان) اشاره میکنی؟ زیرا او تنها در محله دانش یک مقام کوچک دارد و بیشتر ارزش ندارد.
شهره شهرست مه در راه پیمائی ولیک
بر سر میدان قدرت بادپائی بیش نیست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در میان همه افراد و شخصیتها، مه به عنوان یک ستاره درخشان و معروف شناخته میشود. اما زمانی که به میدان قدرت و نفوذ میرسد، آنقدرها هم قوی و مستقل نیست و در واقع تاثیرش بیشتر به اندازه ناپایداری یک پرنده در آسمان است. به عبارتی دیگر، در شرایط خاص، زرق و برق و شهرت کسی ممکن است در برابر قدرت واقعی چندان مقاوم نباشد.
حاجت از حق جوی خواجو زانک ملک هر دو کون
با وجود جود او حاجت روائی بیش نیست
هوش مصنوعی: برای برآوردن نیازهای خود به درگاه خداوند مراجعه کن، زیرا که حقیقت این است که با generosity او، هیچ نیازی باقی نمیماند.
حاشیه ها
1395/12/16 12:03
دکتر اندیشه قدیریان
در مصراع دوم بیت پنجم، «آن» صحیح است نه «آخر»