شمارهٔ ۲۶
طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست
پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست
ما بحور و روضه ی رضوان نداریم التفات
زانک مجلس روضه ی رضوان و شاهد حور ماست
عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر
وانک او غایت نگردد از نظر منظور ماست
پیش ماهر روز بی او رستخیزی دیگرست
و آه دلسوز و نفیر سینه نفخ صور ماست
ما بدارالملک وحدت کوس شاهی میزنیم
وین که بر زر می نویسد اشک ما منشور ماست
کرده ایم از ملک هستی کنج عزلت اختیار
وین دل ویرانه گنج و نیستی گنجور ماست
آنک دایم در خرابات فنا ساغر کشد
در هوای چشم مست او دل مخمور ماست
تختگاه عشق ما داریم و از دار ایمنیم
زانک دار از روی معنی رایت منصور ماست
تا چو خواجو عالم رندی مسخّر کرده ایم
زلف ساقی دستگیر و جام می دستور ماست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1388/01/01 20:04
الفت
بادرود و سپاس. در مصرع اول از بیت دوم نوشته شده : ما بحور و روضه رضوان نداریم التفات.
در اینجا کلمه بحور بعنوان یک کلمه تلقی شده و چون در عربی دارای معنی بوده و بمعنی دریا هاست که خواننده را به اشتباه می اندازد، لذا باید آنرا به عنوان دو کلمه مجزای، به و حور نوشته شود.
موفق باشید.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.