شمارهٔ ۲۶
طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست
پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست
ما بحور و روضه ی رضوان نداریم التفات
زانک مجلس روضه ی رضوان و شاهد حور ماست
عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر
وانک او غایت نگردد از نظر منظور ماست
پیش ماهر روز بی او رستخیزی دیگرست
و آه دلسوز و نفیر سینه نفخ صور ماست
ما بدارالملک وحدت کوس شاهی میزنیم
وین که بر زر می نویسد اشک ما منشور ماست
کرده ایم از ملک هستی کنج عزلت اختیار
وین دل ویرانه گنج و نیستی گنجور ماست
آنک دایم در خرابات فنا ساغر کشد
در هوای چشم مست او دل مخمور ماست
تختگاه عشق ما داریم و از دار ایمنیم
زانک دار از روی معنی رایت منصور ماست
تا چو خواجو عالم رندی مسخّر کرده ایم
زلف ساقی دستگیر و جام می دستور ماست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست
پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست
هوش مصنوعی: ما مانند پرندهای هستیم که در کوه طور پرواز میکند و زمینمان در کنار درگاه تو قرار دارد. نور روشنی که در دل ما میدرخشد، نشانهای از ظهور و تجلی الهی است.
ما بحور و روضه ی رضوان نداریم التفات
زانک مجلس روضه ی رضوان و شاهد حور ماست
هوش مصنوعی: ما به نعمتهای بهشتی و باغهای بهشتی نیازی نداریم، چون مجلس ما خود بهشت و محفل حورهای بهشتی است.
عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر
وانک او غایت نگردد از نظر منظور ماست
هوش مصنوعی: هر کسی که در نظر دیگران وارد شود و به غیبت مشغول گردد، در نهایت خود را در معرض عواقب آن میبیند، حتی اگر هدفش در نظر ما چیز دیگری باشد.
پیش ماهر روز بی او رستخیزی دیگرست
و آه دلسوز و نفیر سینه نفخ صور ماست
هوش مصنوعی: روز بدون او مانند رستاخیزی دیگر است و آههای دلسوز و نالههای سینه به مثابه نفخ صور هستند.
ما بدارالملک وحدت کوس شاهی میزنیم
وین که بر زر می نویسد اشک ما منشور ماست
هوش مصنوعی: در شهر سلطنت، صدای طبل شاهی را سر میدهیم و اینکه اشکهایمان به جای سند و نوشته، برای ما ارزش و اعتبار دارند.
کرده ایم از ملک هستی کنج عزلت اختیار
وین دل ویرانه گنج و نیستی گنجور ماست
هوش مصنوعی: ما از دنیای هستی به دوری و انزوا پناه آوردهایم، اما در دل ویران و خراب ما، گنجی از نیستی موجود است.
آنک دایم در خرابات فنا ساغر کشد
در هوای چشم مست او دل مخمور ماست
هوش مصنوعی: در مکانی بی قید و شرط، فردی دائماً در حال نوشیدن شراب است و در آرزوی چشمانی که مستی و زیبایی را به همراه دارند، دلهای ما نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند و در حال سرخوشی هستند.
تختگاه عشق ما داریم و از دار ایمنیم
زانک دار از روی معنی رایت منصور ماست
هوش مصنوعی: ما در عشق، مکانی ویژه داریم و در سایهی آن از خطرات ایمن هستیم، چون این دار (مکان) به خاطر معانی عمیقش، پرچم پیروزی ماست.
تا چو خواجو عالم رندی مسخّر کرده ایم
زلف ساقی دستگیر و جام می دستور ماست
هوش مصنوعی: ما چون خواجو، در زندگی به رندی و شادابی پرداختهایم و زلفهای ساقی که از ما حمایت میکند و جام میای که در اختیار داریم، همگی زیر نظر ماست.
حاشیه ها
1388/01/01 20:04
الفت
بادرود و سپاس. در مصرع اول از بیت دوم نوشته شده : ما بحور و روضه رضوان نداریم التفات.
در اینجا کلمه بحور بعنوان یک کلمه تلقی شده و چون در عربی دارای معنی بوده و بمعنی دریا هاست که خواننده را به اشتباه می اندازد، لذا باید آنرا به عنوان دو کلمه مجزای، به و حور نوشته شود.
موفق باشید.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.