گنجور

شمارهٔ ۲۲

بوقت صبح می روشن آفتاب منست
بتیره شب در میخانه جای خواب منست
اگر شراب نباشد چه غم که وقت صبوح
دو چشم اشک فشان ساغر شراب منست
وگر کباب نیابم تفاوتی نکند
بحکم آنک دل خونچکان کباب منست
براه بادیه ای ساربان چه جوئی آب
که منزلت همه در دیده ی پر آب منست
مرا مگوی که برگرد و ترک ترکان گیر
که گرچه راه خطا می‌روم صواب منست
چگونه در تو رسم تا ز خود برون نروم
چرا که هستی من در میان حجاب منست
بیا که بی تو ملولم ز زندگانی خویش
که در فراق رخت زندگی عذاب منست
تو گنج لطفی و دانم کزین بتنگ آئی
که روز و شب وطنت در دل خراب منست
خروش و ناله ی خواجو و بانگ بلبل مست
نوای باربد و نغمه ی رباب منت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بوقت صبح می روشن آفتاب منست
بتیره شب در میخانه جای خواب منست
هوش مصنوعی: در صبحگاه، روشنایی آفتاب مرا به یاد می‌آورد و خوابم در شب تاریک در میخانه است.
اگر شراب نباشد چه غم که وقت صبوح
دو چشم اشک فشان ساغر شراب منست
هوش مصنوعی: اگر شراب نباشد، چه اهمیتی دارد؟ زیرا در صبح دل‌انگیز، چشمانم از اشک پر شده و جام حالم را می‌سازد.
وگر کباب نیابم تفاوتی نکند
بحکم آنک دل خونچکان کباب منست
هوش مصنوعی: اگر کباب هم پیدا نکنم، برایم فرق نمی‌کند، چون دل من که پر از خون است، خود کباب من به حساب می‌آید.
براه بادیه ای ساربان چه جوئی آب
که منزلت همه در دیده ی پر آب منست
هوش مصنوعی: در دل بیابان، چرا به دنبال آب می‌گردی؟ زیرا تمام منزلت تو در چشمان پر از آب من نهفته است.
مرا مگوی که برگرد و ترک ترکان گیر
که گرچه راه خطا می‌روم صواب منست
هوش مصنوعی: به من نگو که برگرد و به دنبال ترکان برو، زیرا هرچند که ممکن است در مسیر اشتباهی حرکت کنم، اما در نهایت انتخاب من درست است.
چگونه در تو رسم تا ز خود برون نروم
چرا که هستی من در میان حجاب منست
هوش مصنوعی: چطور می‌توانم به تو نزدیک شوم در حالی که قادر نیستم از خودم خارج شوم؟ زیرا جوهر وجود من در پس پرده‌ای از حجاب پنهان است.
بیا که بی تو ملولم ز زندگانی خویش
که در فراق رخت زندگی عذاب منست
هوش مصنوعی: بیا که بدون تو از زندگی‌ام احساس نارضایتی می‌کنم، زیرا دوری تو برایم عذابی بزرگ است.
تو گنج لطفی و دانم کزین بتنگ آئی
که روز و شب وطنت در دل خراب منست
هوش مصنوعی: تو گنجینه‌ای از لطف و مهربانی هستی و می‌دانم که از این وضعیت سخت بیرون می‌آیی، چرا که روز و شب، یاد و نام تو در دل من جای دارد و آن را ویران کرده است.
خروش و ناله ی خواجو و بانگ بلبل مست
نوای باربد و نغمه ی رباب منت
هوش مصنوعی: صدای دل‌نوشین و غم‌انگیز خواجو و آواز بلبل سرمست، آهنگ باربد و نغمه دل‌انگیز رباب همگی در هم آمیخته‌اند.