شمارهٔ ۱۵۳
پندم بچه عقل می دهد پیر
بندم بچه جرم می نهد میر
کز حلقه ی زلف او دلم را
کس باز نیاورد بزنجیر
تدبیر چه سود از آنک نتوان
آزاد شدن ز بند تقدیر
ما بی رخ او و ناله ی زار
او با می لعل و نغمه ی زیر
در دیده کشم بجای مژگان
گر ز آنک ز شست او بود تیر
بسیار ورق که در خیالش
کردیم بخون دیده تحریر
از دست برون شدم چه درمان
وز پای درآمدم چه تدبیر
هر خواب که دوش دیده بودم
جز چشم تواش نبود تعبیر
تا وقت سحر نگر که خواجو
نالد همه شب چو مرغ شبگیر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پندم بچه عقل می دهد پیر
بندم بچه جرم می نهد میر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تجربه و عقل میتواند راهنمایی کند و افکار نادرست یا گناه را از بین ببرد. در واقع، از خرد و دانش میتوان برای جلوگیری از اشتباهات و گناهان استفاده کرد.
کز حلقه ی زلف او دلم را
کس باز نیاورد بزنجیر
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانست دلم را از زنجیر عشق او رها کند، چون همه چیز به موهای او مربوط میشود.
تدبیر چه سود از آنک نتوان
آزاد شدن ز بند تقدیر
هوش مصنوعی: تدبیر و برنامهریزی چه فایدهای دارد، وقتی نتوانی از سرنوشت و تقدیر خود آزاد شوی؟
ما بی رخ او و ناله ی زار
او با می لعل و نغمه ی زیر
هوش مصنوعی: ما بدون زیبایی او و گرامی صدای او، با شراب قرمز و آواهای دلنشین زندگی میکنیم.
در دیده کشم بجای مژگان
گر ز آنک ز شست او بود تیر
هوش مصنوعی: در چشمانم به جای مژهها، اشکهایی را میکشانم، زیرا آن اشکها مانند تیر به دل میزند.
بسیار ورق که در خیالش
کردیم بخون دیده تحریر
هوش مصنوعی: ما زمان زیادی را صرف فکر کردن به او و نوشتن احساسات و افکارمان دربارهاش کردیم.
از دست برون شدم چه درمان
وز پای درآمدم چه تدبیر
هوش مصنوعی: من از کنترل خارج شدم و نمیدانم چه راه حلی وجود دارد، همچنین از موقعیت خود خارج شدم و نمیدانم چه تدبیری باید بیندیشم.
هر خواب که دوش دیده بودم
جز چشم تواش نبود تعبیر
هوش مصنوعی: هر خوابی که دیشب دیدم، تنها معنایش چشم تو بود.
تا وقت سحر نگر که خواجو
نالد همه شب چو مرغ شبگیر
هوش مصنوعی: نگران باش که خواجو تا صبح هر شب به مانند پرندهای که در نیمه شب ناله میکند، درد و غم خود را فریاد میزند.
حاشیه ها
1387/11/01 14:02
علی کلیبر
8- خواب . چشم و تعبیر : مراعات النظیر
9-مرغ شبگیر مرغ صبحگاهی که اول صبح آواز خواند

خواجوی کرمانی