شمارهٔ ۱۵۱
برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگیر
چون ما بترک گلشن و بستان گرفته ایم
گو باغبان بیا و در بوستان بگیر
پیر مغان گرت بخرابات ره دهد
قربان او ز جان شو و کیش مغان بگیر
از عقل پیر درگذر و جام می بخواه
وانگه بیا و دامن بخت جوان بگیر
اکنون که در چمن گل سوری عروس گشت
از دست گلرخان می چون ارغوان بگیر
گر وعده ات بملک نوشیروان دهند
بگذر ز وعده و می نوشین روان بگیر
یا چون میان یار ز هستی کنار کن
یا ترک آن پریرخ لاغر میان بگیر
ای ساربان چو طاقت ره رفتنم نماند
چون اشک من بیا و ره کاروان بگیر
خواجو اگر چنانک جهانگیریت هواست
برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگیر
هوش مصنوعی: دل از دنیای فانی بکن و آرامش را از جان طلب کن، حتی اگر برای به دست آوردن آن مجبور به ترک جان خود باشی.
چون ما بترک گلشن و بستان گرفته ایم
گو باغبان بیا و در بوستان بگیر
هوش مصنوعی: ما به گلستان و باغ آسیب زدهایم، پس ای باغبان، بیا و در این باغ بنشین.
پیر مغان گرت بخرابات ره دهد
قربان او ز جان شو و کیش مغان بگیر
هوش مصنوعی: اگر پیر مغان تو را به میخانه راهنمایی کند، جانم را فدای او میکنم و آیین مغان را بپذیر.
از عقل پیر درگذر و جام می بخواه
وانگه بیا و دامن بخت جوان بگیر
هوش مصنوعی: از عقل و تجربههای کهنه دور شو و از شراب لذتبار بخر. سپس به سراغ فرصتهای جوانی برو و از آن بهرهمند شو.
اکنون که در چمن گل سوری عروس گشت
از دست گلرخان می چون ارغوان بگیر
هوش مصنوعی: اکنون که در چمن گل سرخ به زیبایی عروس شده، از دست چهرههای زیبا، رنگ ارغوانی را بگیر.
گر وعده ات بملک نوشیروان دهند
بگذر ز وعده و می نوشین روان بگیر
هوش مصنوعی: اگر قول تو را به فرمانروایی مانند نوشیروان بدهند، از آن قول بگذر و می خوشگوار را بنوش.
یا چون میان یار ز هستی کنار کن
یا ترک آن پریرخ لاغر میان بگیر
هوش مصنوعی: یا باید از وجود خودت کنار بکشی و به یار بپیوندی، یا اینکه دور آن معشوق لاغر رشد کرده، تصمیم بگیری و او را ترک کنی.
ای ساربان چو طاقت ره رفتنم نماند
چون اشک من بیا و ره کاروان بگیر
هوش مصنوعی: ای مسافر، وقتی دیگر توان ادامهی سفر را ندارم و اشکهایم سرازیر شده، بیا و راه کاروان را بگیر.
خواجو اگر چنانک جهانگیریت هواست
برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در دنیا به قدرت و مقام برسی، باید دل خود را از تعلقات دنیوی آزاد کنی و به جستجوی حقایق و معانی برتری بپردازی.

خواجوی کرمانی