شمارهٔ ۱۳۲
ساقیان چون دم از شراب زنند
مطربان چنگ در رباب زنند
گلعذاران بآب دیده ی جام
بس که بر جامها گلاب زنند
مهرورزان بآه آتش بار
دود در دیده ی سحاب زنند
صبح خیزان بنغمه ی سحری
هر نفس راه شیخ و شاب زنند
پسته خندان بفندق مشکین
در شکنج نغوله تاب زنند
چون بگردش درآورند هلال
تاب در جان آفتاب زنند
هر دمم خونیان لشکر عشق
خیمه بر این دل خراب زنند
هر شبم شبروان خیل خیال
حمله آرند و راه خواب زنند
خیز خواجو بین که سرمستان
در میخانه از چه باب زنند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقیان چون دم از شراب زنند
مطربان چنگ در رباب زنند
هوش مصنوعی: زمانی که ساقیان دربارهی شراب صحبت میکنند، نوازندگان موسیقی با چنگ و رباب نغمه میزنند و فضایی شاداب و دلنواز ایجاد میکنند.
گلعذاران بآب دیده ی جام
بس که بر جامها گلاب زنند
هوش مصنوعی: عاشقان سالیان دراز با اشک خود بر گلها و جامها گلاب میریزند و غم و اندوه خود را ابراز میکنند.
مهرورزان بآه آتش بار
دود در دیده ی سحاب زنند
هوش مصنوعی: محبتورزان با آه و حسرت، دودی در چشمان ابرها ایجاد میکنند.
صبح خیزان بنغمه ی سحری
هر نفس راه شیخ و شاب زنند
هوش مصنوعی: صبحخیزان با صدای دلانگیز سحر، هر لحظه در مسیر شیخ و جوانان گام برمیدارند.
پسته خندان بفندق مشکین
در شکنج نغوله تاب زنند
هوش مصنوعی: پستهی خوشمزه در کنار فندق سیاه به شکل ظریف و جالبی جلوه میکند و خود را به نمایش میگذارد.
چون بگردش درآورند هلال
تاب در جان آفتاب زنند
هوش مصنوعی: وقتی که هلال ماه در آسمان میچرخه، گرما و نور خورشید را به جان میآورد.
هر دمم خونیان لشکر عشق
خیمه بر این دل خراب زنند
هوش مصنوعی: در هر لحظه، عاشقانی به قلب خراب من حمله میکنند و بر آن تسلط مییابند.
هر شبم شبروان خیل خیال
حمله آرند و راه خواب زنند
هوش مصنوعی: هر شب گروهی از خیالها به سراغم میآیند و مانع خوابم میشوند.
خیز خواجو بین که سرمستان
در میخانه از چه باب زنند
هوش مصنوعی: بلند شو و نگاه کن که سرمستان در میخانه به چه دلیل سر و صدا میکنند.

خواجوی کرمانی