گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

بآب گل رخ آن گلعذار می شویند
و یا بقطره ی شبنم بهار می شویند
بکوی مغبچگان جامه های صوفی را
بجامهای می خوشگوار می شویند
هنوز نازده منصور تخت بر سردار
بخون دیده ی او پای دار می شویند
خوش آن صبوح که آتش رخان ساغر گیر
بباده لعل لب آبدار می شویند
بحلقه ئی که زلفت حدیث می رانند
دهان نخست بمشک تتار می شویند
بپوش چهره که مشّاطگان نقش نگار
ز شرم روی تو دست از نگار می شویند
بسا که شرح نویسان روزنامه ی گل
ورق ز شرم تو در جویبار می شویند
قتیل تیغ ترا خستگان ضربت شوق
بآب دیده ی گوهر نثار می شویند
بشوی گرد ز خاطر که دیدگان هر دم
ز لوح چهره ی خواجو غبار می شویند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بآب گل رخ آن گلعذار می شویند
و یا بقطره ی شبنم بهار می شویند
هوش مصنوعی: گل‌برگ‌های آن چهره‌ی زیبا را با آب می‌شویند یا با قطره‌های شبنم بهاری.
بکوی مغبچگان جامه های صوفی را
بجامهای می خوشگوار می شویند
هوش مصنوعی: به کوی خوش‌چهرگان، لباس‌های درویش را در جام‌های خوش‌مزه‌ای شستشو می‌دهند.
هنوز نازده منصور تخت بر سردار
بخون دیده ی او پای دار می شویند
هوش مصنوعی: هنوز مانده است که ناز و تدبیر منصور بر روی تخت قرار گیرد و سردار از چهره خونین او در زیر دار می‌شوید.
خوش آن صبوح که آتش رخان ساغر گیر
بباده لعل لب آبدار می شویند
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن صبحی که وقتی صورت زیبا را در شیشه می‌گذارند، راز و زیبایی لب‌های تاج‌دار را در مُشکی سرخ ارزیابی می‌کنند و از آن آب می‌نوشند.
بحلقه ئی که زلفت حدیث می رانند
دهان نخست بمشک تتار می شویند
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به زلف و افسون آن شده است که افرادی در تلاشند تا از زیبایی و جذابیت آن صحبت کنند. در ابتدا هم به مسأله خوشبویی و عطر اشاره می‌شود، گویی که از عطر مشک برای توصیف زیبایی زلف یاری استفاده می‌کنند.
بپوش چهره که مشّاطگان نقش نگار
ز شرم روی تو دست از نگار می شویند
هوش مصنوعی: چهره‌ات را بپوشان، زیرا آرایشگران به خاطر شرم از زیبایی تو، از نقاشی و آرایش دست می‌کشند.
بسا که شرح نویسان روزنامه ی گل
ورق ز شرم تو در جویبار می شویند
هوش مصنوعی: بسیاری از نویسندگان و شاعران برای تو می‌نویسند و به خاطر زیبایی‌ات از شرم، نوشته‌هایت را در جوی آب می‌شویند تا پاک و خالص شوند.
قتیل تیغ ترا خستگان ضربت شوق
بآب دیده ی گوهر نثار می شویند
هوش مصنوعی: کشتگان تیغ تو، مجروحان عشق هستند که با اشک‌های گرانبهای خود تو را شست‌وشو می‌دهند.
بشوی گرد ز خاطر که دیدگان هر دم
ز لوح چهره ی خواجو غبار می شویند
هوش مصنوعی: از یاد ببر آنچه را که ذهن تو را مشغول کرده است، زیرا هر لحظه چشمانت غبار از چهره خواجو بر می‌دارند.