گنجور

رباعی شمارهٔ ۸

ای تیر هنر صهیل و برجیس لقا
شعری فش و فرقدفر و ناهید صفا
پیش رخ تو ماه و سماک و جوزا
خوارند چو پیش مهر پروین و سها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای تیر هنر صهیل و برجیس لقا
شعری فش و فرقدفر و ناهید صفا
هوش مصنوعی: تو همچون تیر زبده و لقا درخشان هستی، به مانند ستاره‌ها و سیارات، درخشش و زیبایی را به نمایش می‌گذاری.
پیش رخ تو ماه و سماک و جوزا
خوارند چو پیش مهر پروین و سها
هوش مصنوعی: در برابر چهره تو، ماه و ستاره‌های سماک و جوزا بی‌ارزش‌اند، مانند اینکه مهرها در برابر پروین و سها ناتوانند.

حاشیه ها

1404/04/20 08:07
کاظم رمضانیان

بیت اول را در جایی دیگر اینطور دیده‌ام :

ای تیر هنر سهیل و برجیس لقا

شعری وش و فرقدقد و خورشید ضیا

شِعرَی الیَمانی (با کسره روی ش، فتحه روی ع، فتحه روی ر، کسره در انتها + یای نسبت)تلفظ: شِعرَی (شِ-عرَی)

شعری یمانی و شعری شامی دو تا از پرنورترین ستاره‌ها در صورتهای فلکی سگ بزرگ و کوچک هستند

فرقد نام دو ستاره در صورت فلکی خرس کوچک (دب اصغر) است:این دو ستاره در انتهای دم یا دسته صورت فلکی خرس کوچک قرار دارند.نسبتاً کم‌نور هستند و در آسمان‌های روشن شهری به سختی قابل مشاهده‌اند

نام‌گذاری: کلمه فرقد در عربی به معنای "جوان گوساله" است. این نام به دلیل قرارگیری این دو ستاره در کنار ستارگان درخشان‌تر صورت فلکی خرس کوچک انتخاب شده است.اعراب‌گذاری: الفَرقَد (با فتحه روی ف، فتحه روی ر، فتحه روی ق)این ستارگان در نجوم سنتی عرب و ایرانی برای تعیین جهات و ناوبری استفاده می‌شدند.

نسخه دوم احتمال بیشتری دارد که از خاقانی باشد، زیرا:ساختار محکم‌تر: «شعری وش، فرقدقد، خورشید ضیا» ترکیب منسجم‌تری دارد

تناسب بهتر: تقابل عناصر آسمانی با اعضای بدن (وش=چهره، قد=قامت)

سبک خاقانی: این شیوه ترکیب‌سازی و استعاره‌های پیچیده مشخصه سبک خاقانی است نسخه اول ممکن است تحریف شده باشد یا نسخه‌ای متأخر از همان شعر باشد.

این متن با استفاده از هوش مصنوعی Claude Anthropic تهیه شده

1404/04/20 08:07
کاظم رمضانیان

این متن هم از هوش مصنوعی Claude Sonnet 4

استفاده شده:

بر اساس نجوم دوران خاقانی (قرن ۱۲ میلادی) و نجوم اسلامی کلاسیک، اجرام آسمانی به دو دسته تقسیم می‌شدند:

۱. کواکب ثابت (النجوم الثوابت)ثوابت هستند که به اونها ستارگان بیابانی هم گفته میشه. ثوابت در نظر ما دارای حرکتی بسیار کند هستند و حرکت اونها رو تنها از طریق رصد میشه متوجه شد. در ضمن فاصله ثوابت از همدیگه همیشه یکسانه و هرگز تغییر نمیکنه (Wikipedia)

در شعر شامل:

شعری (سیریوس) - درخشان‌ترین ستاره آسمان

فرقد - دو ستاره در خرس کوچک (نگهبانان قطب)

سهیل (کانوپوس) - ستاره راهنمای کشتیرانی

سماک (آرکتوروس) - ستاره درخشان شمال

جوزا (صورت فلکی دوپیکر)

پروین (ثریا) - خوشه ستاره‌ای

سها -ستاره کم‌نور در دب اکبر

 

۲. کواکب سیار (السیارات)

سیارات هستد که به ترتیب نزدیکی اونها به زمین عبارتند از:

۱- قمر(ماه)

۲- عطارد(تیر) یا مرکوری

۳- زهره(ناهید) یا ونوس

۴- شمس(خورشید)

۵- مریخ(بهرام) یا مارس

۶- مشتری(برجیس) یا ژوپیتر

۷- زحل(کیوان) یا ساترن

میدانید که اورانوس،نپتون و پلوتون در آن زمان قابل دید نبودند از این رو اسم فارسی یا عربی ندارند

(Wikipedia)

در شعر شامل:

ماه (قمر)

ناهید (زهره/ونوس)

خورشید (شمس)

برجیس (مشتری/ژوپیتر)

نسبت میان ستارگان ثابت:

در نجوم اسلامی، ستارگان ثابت نسبت‌های معنادار داشتند:

فرقد و سها: هر دو در خانواده خرس‌ها و مرتبط با ناوبری

شعری و سهیل: ستارگان راهنمای دریانوردی

پروین و جوزا: در تقویم کشاورزی اهمیت داشتند

سماک: نماد پایداری و ثبات

مفهوم شعر:

خاقانی در این ابیات، جمال معشوق را با کواکب سیار (متحرک و متغیر) تشبیه کرده، در حالی که ستارگان ثابت را در برابر آن خوار و پست می‌داند. این نشان‌دهنده برتری زیبایی پویا و زنده بر زیبایی ثابت و بی‌تغییر است.در نجوم آن عصر، سیارات نماد تحرک، حیات و تأثیرگذاری بودند، در حالی که ستارگان ثابت نماد پایداری ولی جمود محسوب می‌شدند.