رباعی شمارهٔ ۵۴
آن دل که ز دیده اشک خون راند رفت
و آن جان که وجود بر تو افشاند رفت
تن بیدل و جان راه تو نتواند رفت
اسبی که فکند سم کجا داند رفت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن دل که ز دیده اشک خون راند رفت
و آن جان که وجود بر تو افشاند رفت
هوش مصنوعی: دل کسی که از چشمش اشک خون میریزد، دیگر از دست رفت و آن روحی که وجودش را به خاطر تو نثار کرد نیز رفته است.
تن بیدل و جان راه تو نتواند رفت
اسبی که فکند سم کجا داند رفت
هوش مصنوعی: بدنی که بیدل و جان باشد، نمیتواند به راه تو قدم بردارد. چه میداند اسبی که پا بر زمین میکوبد، به کجا میرود؟

خاقانی