گنجور

شمارهٔ ۳۵۹

بس کن خاقانیا ز مدحت دونان
تا ز سگان خلق شیر شرزه نجویی
تا به چنین لفظ نام سفله نرانی
ز آب خضر کام مار گَرزه نشویی
هر زه واحسنت هرزه بود که گفتی
نذر کن اکنون که بیش هرزه نگویی

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس کن خاقانیا ز مدحت دونان
تا ز سگان خلق شیر شرزه نجویی
هوش مصنوعی: دیگر از ستایش و تعریف افراد کم ارزش دست بردار، چرا که از میان مردم معمولی، نمی‌توانی دلاوری و کیستی چون شیر را پیدا کنی.
تا به چنین لفظ نام سفله نرانی
ز آب خضر کام مار گَرزه نشویی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در زندگی خود با افراد بی‌ارزش و پست مرتبط نشوی، باید از منابع و معاشرت‌هایی که به تو آسیب می‌زنند دوری کنی. در غیر این صورت، مانند کسی می‌مانی که از آبی شیرین استفاده کند، اما در نهایت خود را در معرض خطرهای بزرگ قرار دهد.
هر زه واحسنت هرزه بود که گفتی
نذر کن اکنون که بیش هرزه نگویی
هوش مصنوعی: هر چه گفتی و به دیگران وعده دادی، حالا که نتوانستی به آن عمل کنی، دیگر نیازی به سخن گفتن از آن نیست.