گنجور

شمارهٔ ۳۲۸ - در مدح عز الدین امیر یوسف سپه سالار

چون یوسف سپهر چهارم ز چاه دی
آمد به دلو در طلب تخت مشتری
سیاره‌ای ز کوکبهٔ یوسف عراق
آمد که آمد آن فلک ملک پروری
هان مژده هان که رستی ازین قحط مردمی
هین سجده هین که جستی ازین چاه مضطری
تو چه نشین و موکب سیاره آشنا
تو قحط بین و کوکبهٔ یوسف ایدری
خاقانیا چه ترسی از اخوان گرگ فعل
چون در ظلال یوسف صدیق دیگری
یا ایهاالعزیز بخوان در سجود شکر
جان برفشان بضاعت مزجاة کهتری
کآنجا که افسر سر گردن‌کشان بود
او را رسد بر افسرشان صاحب افسری
فصلی که در معارضهٔ غیر گفته‌ای
تضمینش کن در این دو سه منظوم گوهری
ای در قمار چرخ مسخر به دست خون
از چرخ بادریسه سراسیمه سرتری
غوغای سرکشان فلک پایدام توست
تو فتنه را بهانه ز خاقانی آوری
زنبور کافر ار پی غوغا به کین توست
بر عنکبوت یک‌تنه تهمت چه می‌بری
در اوهن‌البیوت چه ترسی ز عنکبوت
چون بر در مشبک زنبور کافری
سرپنجگی نه سیرت خرگوش خنثی است
ترس از هژبر دار در آن صورت نری
از روزگار ترس نه از رند روزگار
از سامری هراس نه از گاو سامری
چون دور باش در دهن مار دیده‌ای
از جوشن کشف چه هراسی؟ چه غم خَوری؟
خاقانیا چو طوطی ازین آهنین قفس
کوشی که نیم بال بیابی و برپری

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون یوسف سپهر چهارم ز چاه دی
آمد به دلو در طلب تخت مشتری
هوش مصنوعی: به مانند یوسف که از چاه بیرون آمد، در جستجوی مقام و منزلتی والاتر، ما نیز در پی کسب موفقیت و دستیابی به آرزوهای بزرگ هستیم.
سیاره‌ای ز کوکبهٔ یوسف عراق
آمد که آمد آن فلک ملک پروری
هوش مصنوعی: سیاره‌ای از سمت یوسف عراق آمد که به زمین سلطان پرودگار برکت و نعمت آورد.
هان مژده هان که رستی ازین قحط مردمی
هین سجده هین که جستی ازین چاه مضطری
هوش مصنوعی: به گوش باشید! خوش خبری! شما از این کمبود انسانیت نجات پیدا کردید. حالا وقت آن است که سجده کنید و شکرگزار باشید که از این وضعیت دشوار رهایی یافته‌اید.
تو چه نشین و موکب سیاره آشنا
تو قحط بین و کوکبهٔ یوسف ایدری
هوش مصنوعی: تو در حالت سکون و بی‌تحرکی هستی، در حالی که نباید از زیبایی‌ها و عظمت‌های جهان دور بمانی. تو قادر نیستی زیبایی‌های خاص و الهام‌بخش را ببینی، مانند شکوه و جلال یوسف که همواره در ذهن‌ها باقی مانده است.
خاقانیا چه ترسی از اخوان گرگ فعل
چون در ظلال یوسف صدیق دیگری
هوش مصنوعی: ای خاقان، چرا از برادران خود می‌ترسی؟ وقتی که کردار تو شبیه به گرگ است، در حالی که در سایه‌ی یوسف راستین قرار داری.
یا ایهاالعزیز بخوان در سجود شکر
جان برفشان بضاعت مزجاة کهتری
هوش مصنوعی: ای عزیز، در حال سجده و شکرگزاری، جان خود را فدای محبت کن و در این حالت، نازکی و کم‌قدری خود را نشان بده.
کآنجا که افسر سر گردن‌کشان بود
او را رسد بر افسرشان صاحب افسری
هوش مصنوعی: در جایی که سردمداران قدرت و نفوذ دارند، کسی که شایستگی دارد، به مقام و منزلت آنها خواهد رسید.
فصلی که در معارضهٔ غیر گفته‌ای
تضمینش کن در این دو سه منظوم گوهری
هوش مصنوعی: اگر در فصلی که به چالش دیگری اشاره کرده‌ای، از تو می‌خواهد که همین موضوع را در دو یا سه شعر دیگر تضمین کنی، نشان‌دهنده اهمیت و ارزش معنایی آن است.
ای در قمار چرخ مسخر به دست خون
از چرخ بادریسه سراسیمه سرتری
هوش مصنوعی: ای کسی که در قمار زندگی، چرخ فلک به دست تو می‌چرخد و تو در این بازی سرنوشت به‌سلامتی و با شجاعت پیش می‌روی، حالا ببین که چگونه باد و تغییرات ناگهانی تو را به هیجان می‌آورد.
غوغای سرکشان فلک پایدام توست
تو فتنه را بهانه ز خاقانی آوری
هوش مصنوعی: تو در سرزنش‌ها و مشکلات زندگی، همواره بر جلال و عظمت خود پایدار هستی و دیگران می‌خواهند با ایجاد جنجال و آشوب به تو آسیب بزنند، اما تو با شجاعت بر این فتنه‌ها غلبه می‌کنی.
زنبور کافر ار پی غوغا به کین توست
بر عنکبوت یک‌تنه تهمت چه می‌بری
هوش مصنوعی: اگر زنبور به خاطر دشمنی خود سر و صدا می‌کند، چرا به عنکبوت که تنهاست، بی‌دلیل اتهام می‌زنی؟
در اوهن‌البیوت چه ترسی ز عنکبوت
چون بر در مشبک زنبور کافری
هوش مصنوعی: در ضعیف‌ترین خانه‌ها، چرا باید از عنکبوت ترسید زمانی که در ورودی آن خانه، زنبور کافر وجود دارد؟
سرپنجگی نه سیرت خرگوش خنثی است
ترس از هژبر دار در آن صورت نری
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به دوگانگی و تضاد در وجود انسان اشاره دارد. در آن به ویژگی‌های ظاهری و باطنی اشاره شده است. می‌توان گفت که برخی از افراد در ظاهر ممکن است ضعیف و بی‌دفاع به نظر برسند، اما آنها در واقع ممکن است ترس از قدرت و سلطه‌گری دیگران داشته باشند. این نشان می‌دهد که نه تنها ظاهر، بلکه باطن شخص نیز ممکن است تأثیرگذار بر رفتار و احساسات او باشد.
از روزگار ترس نه از رند روزگار
از سامری هراس نه از گاو سامری
هوش مصنوعی: از زمانه نترس، بلکه از انسان‌های فریبکار بترس. از فریب سامری بترس، نه از آن گاوی که او ساخته بود.
چون دور باش در دهن مار دیده‌ای
از جوشن کشف چه هراسی؟ چه غم خَوری؟
هوش مصنوعی: اگر از دور، مار را با دهن بازش دیده‌ای، از زره و محافظت چرا می‌ترسی؟ چرا نگران هستی؟
خاقانیا چو طوطی ازین آهنین قفس
کوشی که نیم بال بیابی و برپری
هوش مصنوعی: به خاقان بگو که مانند طوطی از این قفس آهنین پرواز کن و تلاش کن که نیمی از بال‌هایت را به دست آوری و بر بلندی‌ها پرواز کنی.