گنجور

شمارهٔ ۳۲۴

پاکا ملکا قد فلک را
جز بهر سجود خم نکردی
جلاب خواص درد سر را
الا به سپیده دم نکردی
بر من که پرستشت نکردم
در ناکردن ستم نکردی
آن چیست که از بدی نکردم
وآن چیست که از کرم نکردی
گفتی که کنم جزای جرمت
چون وقت رسید هم نکردی
خاقانی را که مرغ عشق است
جز نامزد حرم نکردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پاکا ملکا قد فلک را
جز بهر سجود خم نکردی
هوش مصنوعی: به راستی، ای پادشاه، تو قامت فلک را جز برای سجده کردن خم نکردی.
جلاب خواص درد سر را
الا به سپیده دم نکردی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که برای برطرف کردن مشکلات و دردسرها تلاش می‌کند، باید در زمان مناسب و به موقع اقدام کند. در واقع، اشاره به این دارد که اگر در زمانی خاص و مناسب (مانند سپیده دم) اقدام نشود، ممکن است دستاوردی حاصل نشود.
بر من که پرستشت نکردم
در ناکردن ستم نکردی
هوش مصنوعی: تو که به من محبت نکردی، اما به من ظلم نکردی.
آن چیست که از بدی نکردم
وآن چیست که از کرم نکردی
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی از رابطه یا تعامل بین دو نفر اشاره دارد. گوینده می‌خواهد بگوید که او هیچ کار بدی انجام نداده و در عین حال از طرف مقابل هم انتظار دارد که در حق او احسان و محبت کند. به عبارتی دیگر، او به دنبال انصاف و عادلانه بودن در رفتارها و ارتباطات است.
گفتی که کنم جزای جرمت
چون وقت رسید هم نکردی
هوش مصنوعی: تو گفتی که در زمان مناسب به جرم تو سزا می‌دهم، اما وقتی آن زمان فرا رسید، خودت تن به چیزی ندادی.
خاقانی را که مرغ عشق است
جز نامزد حرم نکردی
هوش مصنوعی: شما تنها به نامزدی برای حرم او فکر نکردید و هیچ توجهی به خاقانی که همچون مرغ عشق است، نداشتید.