شمارهٔ ۳۲۲
ابر دستا ز بحر جود مرا
عنبر در ثمن فرستادی
یمن و ترک هست شوم و به من
یمن فال یمن فرستادی
طغرلی و همای و بلبل را
زاغ طوطی سخن فرستادی
شاه شیران توئی که طرفه غزال
صید کردی به من فرستادی
گر فرستادیم غلام حبش
بس که ترک ختن فرستادی
خادم ساده دل منم که مرا
خادم ساده تن فرستادی
شمارهٔ ۳۲۱ - شکرانهٔ صلت اسپهبد کیالواشیر: ای جهان داوری که دوران راشمارهٔ ۳۲۳: نیست در موکب جهان مردی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ابر دستا ز بحر جود مرا
عنبر در ثمن فرستادی
هوش مصنوعی: ابر دستا به معنای بارانی است که از دریای بخشش به من آمده است و تو مانند عنبر، گرانبها و ارزشمند، آن را به من هدیه کردهای.
یمن و ترک هست شوم و به من
یمن فال یمن فرستادی
هوش مصنوعی: من به رنگ یمن و ترک دچار شدهام و تو برای من خبری از یمن فرستادی.
طغرلی و همای و بلبل را
زاغ طوطی سخن فرستادی
هوش مصنوعی: زاغ به طوطی پیام فرستاده که تو را با طغرل و هما و بلبل مقایسه کردند.
شاه شیران توئی که طرفه غزال
صید کردی به من فرستادی
هوش مصنوعی: تو همان شاه شیران هستی که غزال زیبایی را شکار کرده و به من فرستادی.
گر فرستادیم غلام حبش
بس که ترک ختن فرستادی
هوش مصنوعی: اگر بندهای از حبشه فرستادم، به خاطر این است که تو خیلی دختران ترک را فرستادی.
خادم ساده دل منم که مرا
خادم ساده تن فرستادی
هوش مصنوعی: من servant ساده و دلپاکی هستم که تو به من خدمتگزاری با ظاهری ساده و بیآلایش فرستادی.

خاقانی