شمارهٔ ۳۲۰
گفتی که سپاس کس مبر بیش
کز دهر به بخت نیک زادی
آری منم از دعای پیران
خورده بر کشتزار شادی
باقی شدم از هدایت عم
کاموخت مرا ملک نهادی
عم کرد مرا دعا گه نزع
گفت افضل شرق و غرب بادی
شمارهٔ ۳۱۹: یک مشت خاکی ارچه دربند کاخ و کوخیشمارهٔ ۳۲۱ - شکرانهٔ صلت اسپهبد کیالواشیر: ای جهان داوری که دوران را
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتی که سپاس کس مبر بیش
کز دهر به بخت نیک زادی
هوش مصنوعی: تو گفتی که هیچ کس را فراتر از خودت شکر نکن، چون در زندگی فقط به خاطر شانس خوب به دنیا آمدهای.
آری منم از دعای پیران
خورده بر کشتزار شادی
هوش مصنوعی: بله، من از دعای افرادی که تجربه و wisdom دارند، به مانند بارانی که بر زمین خوشبختی میبارد، بهرهمند شدهام.
باقی شدم از هدایت عم
کاموخت مرا ملک نهادی
هوش مصنوعی: من از هدایت باقی ماندم و ملکهای را به من بخشیدی که مرا پرورش داد.
عم کرد مرا دعا گه نزع
گفت افضل شرق و غرب بادی
هوش مصنوعی: دعایی که در لحظات سخت و درد به من شد، مرا به اوج آرامش رساند و برتری شرق و غرب را از آن من کرد.

خاقانی