شمارهٔ ۲۰۰
عیسی دورانم و این کور شد دجال من
قدر عیسی کی نهد دجال ناموزون کور
بر سر راهم چو بازآیم ز اقلیم عراق
هم بسوزم هم بریزم جان کور و خون کور
شمارهٔ ۱۹۹: مهترا بلبل انسی پس از اینشمارهٔ ۲۰۱ - در مذمت کیمیاگری و صنعت اکسیر: علم دین کیمیاست خاقانی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عیسی دورانم و این کور شد دجال من
قدر عیسی کی نهد دجال ناموزون کور
هوش مصنوعی: من در زمان خودم عیسی هستم و این دجال کور شده است. هیچ دجالی نمیتواند به اندازه من قدرت عیسی را به تصویر بکشد.
بر سر راهم چو بازآیم ز اقلیم عراق
هم بسوزم هم بریزم جان کور و خون کور
هوش مصنوعی: زمانی که به سر راهم میرسم، از سرزمین عراق، هم میسوزم و هم افتاده جان و خونم به زمین میریزد.

خاقانی