گنجور

شمارهٔ ۱۸۳

آسمان داند که گاه نظم و نثر
بر زمین چون من مبرز کس ندید
در بیانم آب و در فکر آتش است
آبی از آتش مطرز کس ندید
ز آتش موسی برآرم آب خضر
ز آدمی این سحر و معجز کس ندید
از دو دیوانم به تازی و دری
یک هجا و فحش هرگز کس ندید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسمان داند که گاه نظم و نثر
بر زمین چون من مبرز کس ندید
هوش مصنوعی: آسمان می‌داند که هیچ‌کس بر روی زمین مانند من به زیبایی نظم و نثر را نمی‌سازد.
در بیانم آب و در فکر آتش است
آبی از آتش مطرز کس ندید
هوش مصنوعی: در کلام من آرامش و سکون وجود دارد، اما در درونم شعله‌های هیجان و احساسات می‌سوزد. هیچ‌کس ندیده است که چگونه می‌توان از این دو عنصر متفاوت، در کنار هم، نشأت گرفت.
ز آتش موسی برآرم آب خضر
ز آدمی این سحر و معجز کس ندید
هوش مصنوعی: من از آتش موسی می‌توانم آب خضر را بیرون آورم، اما هیچ‌کس مانند آدمی نمی‌تواند این جادو و معجزه را ببیند.
از دو دیوانم به تازی و دری
یک هجا و فحش هرگز کس ندید
هوش مصنوعی: هر کس که به شعر من دقت کرده باشد، بلافاصله متوجه می‌شود که نه تنها در اشعارم چیزی جز مفهوم عمیق یافت نمی‌شود، بلکه هرگز در آن‌ها به الفاظ زشت یا توهین‌آمیز برنمی‌خورید.